سرگرمی
-
اگر طرح انتقال آب از بالادست عملیاتی می شد مشکلی نداشتیم
«ممل» مرتب خودش را باد می زد و می گفت: آه! چقدر هوا داغ شده است! «آقاتقی» گفت: این که…
بیشتر بخوانید » -
زندگی اهل آبادی بر اساس میل ادارات
آورده اند که در آبادی هوا بس ناجوانمردانه گرم شد؛ به گونه ایی که اگر تخم مرغ را در ماهیتابه…
بیشتر بخوانید » -
دارالشفایی که خیال تمام شدن ندارد
«ممل» گفت: کار ساخت دارالشفای آبادی هم برای خودش یک مثنوی هفت من شده است! «آقاتقی» گفت؛ چطور مگر؟ «ممل»…
بیشتر بخوانید » -
وای از مسلمانی! مسلمانی کجاست؟
«ممل» گفت: وای از مسلمانی! مسلمانی کجاست؟ «آقاتقی» گفت: «ممل» چرا نفرین و آه و بیداد می کنی؟ چرا کفر…
بیشتر بخوانید » -
کو گوش شنوا
«ممل» گفت: ایهالناس هوا گرم است و گرمی هوا بیداد می کند؛ ولی رحم و انصاف «دایره تقسیم آب» و…
بیشتر بخوانید » -
جدال میراب بر سر آب قنات
«ممل» گفت: هوای آبادی خیلی گرم شده و انگار از آسمان آتش می بارد؛ خدا رحمی به حال ما کند…
بیشتر بخوانید » -
این است فرجام ندانم کاری
«ممل» گفت: «آقاتقی» شنیده اید که در آبادی؛ «بلدیه چی» زنگش کر شده است، از او بوی و بری نمی…
بیشتر بخوانید » -
شهریه مکتب خانه
«ممل» در حالی که پرونده فرزندش را در دست گرفته بود. خوشحال به مکتب خانه آبادی وارد شد. آخر هرجا…
بیشتر بخوانید » -
به کجا چنین شتابان
«ممل» این دو بیت شعر حضرت سعدی را زیر لب زمزمه می کرد و می گفت: آن شنیدستی که در…
بیشتر بخوانید » -
خروس بی موقع همسایه
روزی روزگاری«مش رمضون» که از روستا برای اولین بار به شهرمی رفت باخود خروسی برد تا وقتی به خانه رفیق…
بیشتر بخوانید »