سرگرمی
-
مگر این که عمر ما تمام بشود این طرح تمام بشو نیست
چنین حکایت کرده اند که ۱۱ سال پیش رهگذری از «معدن آباد» عبور کرد و کارگران را سخت مشغول حفر…
بیشتر بخوانید » -
بی مایه فطیره
«ممل» گفت: «آقاتقی» آدم در حیرت و سر گردانی می ماند که چگونه در مصرف گاز صرفه جویی کند؟ کدخدا…
بیشتر بخوانید » -
باران و برف و خوشحالی و ناراحتی
باران در «معدن آباد»، نرمک نرمک بارید و از شب بعد تبدیل به برف شد. اهالی بسیار خوشحال شدند و…
بیشتر بخوانید » -
ما مجبور نیستیم تا جواب پس بدهیم
«ممل» گفت: «آقاتقی» شنیدید که اداره «اشتغال آبادی» و سایر مسئولین درباره فوت شدگان در طرح «پساب آبادی»، کوره «حاجی…
بیشتر بخوانید » -
ماراتن وکیل الرعایا
چنین می گویند که در سنه ماضی، جدالی بین “وکیل الرعایا ” و” رئیس معدن آباد” انجام گرفت که در…
بیشتر بخوانید » -
سفارش ها شده نون شبی برخی
«ممل» گفت: خبر دارید «آقاتقی» که کدخدا با کارگزاران تندی می کند و گاهی به تیر و طعن و عتاب…
بیشتر بخوانید » -
سارق یا سارقان بی انصاف
«ممل »گفت: دو هفته ایی است که سارق نابکاری سیم (کابل ) “تلفن خانه” را به سرقت می برد! «اقاتقی…
بیشتر بخوانید » -
سارقان در چنگال ما هستند
«ممل» گفت: ماشاا… به این حال و هوای آبادی! «آقاتقی» گفت: ممل جان! الان که هوای دیماه هست و شب…
بیشتر بخوانید » -
شکر که چهارستون بدنم سالم است
«ممل» به آسمان نگاه کرد و گفت: ای آسمان بخیل نبودی؟ چرا باران رحمتت بر سر این آبادی فرو نمی…
بیشتر بخوانید » -
باید بدانم پولی که به تو می دهم کجا خرج می کنی
” ممل “ گفت :” آقاتقی “شنیدید که در آبادی معدن آباد «بلدیه چی» و «رئیس معدن آباد» برای یکدیگر کری…
بیشتر بخوانید »