فرهنگی
-
شدی تو قبله ومن سجده گاهم رو به محراب است
ببین..در بند چشمانت اسیری خسته بی تاب است شدم آواره در کوی تو…چشمانم پر از آب است شکستم از تب…
بیشتر بخوانید » -
شمع
روشنی بخش شب تارم پدر مونس و یار و مددکارم پدر در غم و شادی تویی ماوای من ای عطای…
بیشتر بخوانید » -
شمع
در حصار غم خدایی می کنم عشق را رنگی صفایی می کنم در جهان و زندگی با سوز دل عاشقی…
بیشتر بخوانید » -
صدای پات دل رو بهم میریزه
گلبوسه هات باده ی نابه انگار کنج لبات جام شرابه انگار رو پیرهنم بنفشه ی یاد تو نشسته وغرق گلابه…
بیشتر بخوانید » -
دنیا به عشق توست که زیباست مادرم
والاتر از ستاره و دریاست مادرم در مصر عشق همچو زلیخاست مادرم یاقوت گونه هاش دو الماس عاطفه در کهکشان…
بیشتر بخوانید » -
می نوازد عشق تو روح و روان را بیشتر
دوستت دارم تو را ازکل دنیا بیشتر دل به عشقت داده ام امروز وفردا بیشتر بیخود ازخودمی شوم با مهرتو…
بیشتر بخوانید » -
شمع
ز او بشنیده ام فریاد شیران چو مردان خدا و چون دلیران سلیمانی شه و سلطان جان است از او…
بیشتر بخوانید » -
بر جان من با نام خود ، زد خطّی از پیوند و رفت
از عرش آغوشش مرا آن شب به خاک افکندوُرفت قلب مرا آوار کرد….از غصه ها آکند و رفت من در…
بیشتر بخوانید » -
در دوران اسارت دیدار پایانی با پدرم برایم حسرت شده بود
به گزارش پایگاه خبری افق بافق؛ در شماره گذشته هفته نامه افق کویر خواندید که ” حاج رمضان شمس الدینی”…
بیشتر بخوانید » -
دلنوشته
بنام حق کوچه ما آدرسی بس آشنا دارد نه آنکه تابلویی بلکه نشانی دارد کوچه بن بستی ست که ته…
بیشتر بخوانید »