در کلبه ی جان من ِدلتنگ بیایید
با نغمه و ساز و دف و آهنگ بیایید
از بهر مداوای دلم ، همره دلدار
پیوسته و آهسته و با چنگ بیایید
دلگیرم از این همهمه و جنگ پیاپی
با صلح و صفا ، نه پی نیرنگ بیایید
در قلب جوانان وطن لوح سفیدیست
نفرین به سیاهی ،شده بی رنگ بیایبد؟
ما دشمن جنگیم و خریدار عدالت
خواهیم رها گشتن از این ننگ بیایید
ما قله ی دردیم وَ از بهر رهایی
فرهاد شوید اینک و با سنگ بیایید
خواهم بنگارم ز دل تنگ شعاری
بی رنگ و ریا ، فارغِ از جنگ بیایید
آزاد شدن سهم دل پاک شما هست
با غیرت و با جرات و فرهنگ بیایید
صدیقه آقابابایی – شعر از کتاب: «ردی از آه تو افتاده به آیینه ی من»