ممل بر حسب اتفاق گذرش به دارالتعلیم آبادی افتاد و بعد خدمت آقاتقی رسید و عرض کرد: برای امری به دارالتعلیم رفتم و مشاهده کردم جماعت نسوان سکان دار شدند و در هر حجره ای به امری مشغول و به رتق و فتق امور ماضی و مضارع و مستقبل مشغول!
آقاتقی گفت: چه بهتر از این که بانوان در امر خطیر تعلیم و تربیت وارد گود شده اند؛ مگر نه این است که در تأدیب فرزندان مادران نقش اساسی را دارند.
ممل در تأیید گفت: این امر بسیار پسندیده است که دوشادوش مردان بدین کار سترگ و عظیم مشغول هستند.
آقاتقی گفت:در این مدت که مردان زمام دارالتعلیم را در دست داشتند کار بدین جا رسیده که تعداد معلمین به حد کفایت نرسیده و هنوز کمبود معلم به شدت وجود دارد.
ممل گفت:حتی معلمان خروج از خدمت را دوباره برای تدریس دعوت کرده اند.
آقاتقی گفت: حال ببنیم که بانوان چگونه برنامه ریزی می کنند و ابن کمبود معلم یا سیاست و کیاست این بانوان و نسوان حل خواهد شد یا خیر؟!