به گزارش پایگاه خبری افق بافق ؛ معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی اسـت معلمی در قرآن به عنوان جلوه اي از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی اسـت. در اولین آیات قرآن کـه بر قلب مبارک پیغمبر اکرم «ص» نازل شد، بـه این هنر خداوند اشاره شده اسـت:
“اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان مـن علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان مـا لم یعلم”. «علق: ۱ـ ۵» بخوان بنام پروردگارت کـه جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین اسـت همان کـه آموخت با قلم، آموخت بـه انسان انچه راکه نمیدانست. با توجه به اینکه در روز معلم به استادان کم لطفی می شود و همه به سمت معلمان در دوره تحصیلی قبل دانشگاه می روند خبرنگار افق بافق با یکی از معلمین و استادان برجسته دانشگاه گفتگویی نمود:
افق بافق: ضمن معرفی خود لطفا مقداری از سوابق تحصیلی و شغلی خود بفرمایید؟
طیبه غلام زاده بافقی عضو هیئت علمی رشته علوم تربیتی دانشگاه پیام نور مرکز بافق است دارای مدرک کارشناسی علوم تربیتی از دانشگاه الزهرا(س) تهران و مدرک کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی از دانشگاه شهید بهشتی تهران می باشم و 18 سال سابقه تدریس در دانشگاه پیام نور دارم.
افق بافق: چگونه شد که حرفه ی تدریس در دانشگاه را انتخاب کردید؟
بنده در شرایطی فارغ التحصیل شدم که مکان جدید دانشگاه پیام نور تاسیس و به دلیل عدم برخورداری از کادر هیئت علمی ، اعلام نیاز و نیرویابی صورت گرفت و در این شرایط، بهترین موقعیت برای شروع کار را دانشگاه و محیط آموزشی و خدمت به شهر خودم دانستم؛ که در ابتدا به دلیل ابهام در شرح وظایف، سختی هایی در کار وجود داشت و با افزایش تعداد کادر هیئت علمی، شرایط تعدیل شد.
افق بافق: اگر فردی بخواهد وارد این حرفه شود نگاه آن فرد به این حرفه چگونه باید باشد؟
حرفه ، بله تعبیر حرفه مناسب تر است از این جهت که حرفه با شغل متفاوت است .حرفه شامل دانش اکتسابی ،مهارت به کارگیری دانش در واقعیت ، کمال امادگی ، هوش، رفتار اخلاقی و فداکاری برای عدالت و رفاه عموم است و فرد حرفه ای فردی است که با استانداردهای فنی و اخلاقی حرفه سازگار بوده و ارائه کننده یک شخصیت مهربان ، وظیفه شناس و به طور کلی دوست دار کار است ؛ همچنین مسئولیت های خود مخصوصا خودنظارتی و تعهد به پیشرفت ، بدون چشم داشت از اعضای جامعه را می پذیرد که از لازمه های حرفه ی معلمی، استادی وتدریس است.
همانطور که می دانید در حرفه ی معلمی و استادی قبل از هر چیز عشق به انسان ها ، عشق به یادگیری ، دانستن و انتقال دانسته ها از اولویت زیادی برخوردار است .این حرفه به خاطر جایگاه اجتماعی و اقتدار سنتی که از گذشته در فرهنگ ما و سایر جوامع داشته است؛ ممکن است افراد زیادی را جذب خود کند؛ ولی لازمه ی ورود به این حرفه، شناخت خود و شناخت ویژگی های حرفه ی استادی ست.
افق بافق: در سالیان اخیر رویکرد برخی از واحدهای دانشگاهی به خاطر کمبود دانشجو از حالت تدریس به سمت درامدزایی از محل فضاهای آموزشی رفته است؛ آیا به نظر شما چنین امری پسندیده است یا خیر؟
محیط های آموزشی سیستم های اجتماعی کاملا باز، پویا و زنده ای هستند؛ که از این منظر با سیستم های غیرآموزشی متفاوت هستند .دانشگاه محل کسب درامد نیست، موقعیت استیجاری نیست بلکه به فرموده ی امام خمینی (ره)” کارخانه ی انسان سازی است”. درون داد این سیستم انسان ها هستند و برون داد آن هم نیروی انسانی ماهر و متخصص و اندیشمند که ممکن است مجددا به همین سیستم وارد شوند. علی ایحال ، اگر محیط آموزشی به دلیل تنگناهای مالی به سمت درامدزایی رفت از جهت دستیابی به استقلال مالی و خودکفایی به نفع آن محیط است؛ که می تواند با بنیه ی مالی قوی تری به کار و فعالیت خود؛ هرچند با تعداد کمتری دانشجو ادامه دهد .اما این، هدف اصلی دانشگاه نیست وفضای آموزشی که با هدف بهره مندی علمی تاسیس شده است نباید مصروف درامدزایی شود . درامد و بودجه، وسیله ای هست در جهت تامین اهداف متعالی تر. افزایش کمک های دولتی و مردمی می تواند دانشگاه را از گرفتار شدن در ورطه ی نظام سرمایه داری نجات دهد .
افق بافق: دولت به عنوان حکمران وضعیت آموزش عالی چگونه می تواند به این بخش کمک کند؟
متاسفانه دوره ی تحصیل و آموزش در کشور ما از نظر میزان توجه، به دو دوره تقسیم شده است. دوران مدرسه برای همه ی آحاد جامعه اعم از والدین ، مسئولین، دولت و حکومت، در بُعد سرمایه گذاری از اهمیت خیلی زیادی برخوردار است و سرمایه گذاری های خیلی زیادی صورت می گیرد ولی نظام آموزش عالی کمتر مورد توجه است و دولت ها انتظار دارند مراکز آموزش عالی خود ، اداره کننده ی امور خود باشند و نظارت خیلی زیادی صورت نمی گیرد و تنها نظارتی که صورت می گیرد؛ روند فعالیت های آموزشی اساتید است که بسیار مورد توجه و مورد تاکید است.
افق بافق: اگر حق انتخاب شغل به شما می دادند و می گفتند بین دانشگاه و شرکت سنگ آهن مرکزی یکی را انتخاب کنید کدام یک را انتخاب می کردید؟
باز هم کسوت معلمی و تدریس را انتخاب می کنم.از نظر من علی رغم تمام مشکلاتی که در ماهیت شغل تدریس و قوانین موجود وجود دارد؛ لذتی که در یاددادن و یاد گرفتن هست در هیچ حرفه ای نیست . بنده با ورود به کلاس درس ، خستگی و مشکلات را فراموش می کنم و احساس رضایت شغلی دارم عاشق حرفه ی خود و دانشجویانم هستم.
افق بافق: چرا برخی دانشجویان علاقه به درس ندارند و صرفا می گویند ما فقط درس می خوانیم تا شغلی بیابیم؟
فرمودید برخی …………! درست است شغلی که فرد شاغل در آن، نیاز به درس پس دادن نداشته باشد و دانش و آموخته های فرد در کار موثر واقع نشود مسلم است که برای شاغل آن شغل، به صرف دریافت مدرک تحصیلی کفایت می کند. از طرفی جریان مدرک گرایی و افزایش ضریب حقوقی و مزایای شغلی براساس مدرک تحصیلی بر این نوع نگرش و ایجاد آن کاملا تاثیرگذار است و البته ساختار آموزش عالی هم(به دلایلی مانند درامدزایی) در همین جهت ، تغییر کرده است. از سوی دیگر، مطالب و محتوای صرفا تئوریک دانشجو را خسته و دلزده می کند. تلفیق علم و عمل می تواند درصد علاقه مندی دانشجو را افزایش دهد.
افق بافق: چگونه می توان مقام استاد را گرامی داشت ؟
مقام استاد گرامی است! اگر خودمان قدر بدانیم و دنباله روی اساتید بزرگواری همچون استاد شهید مرتضی مطهری مد ظله العالی باشیم .هیچگاه احساس نکنیم نیاز به دانستن ، علم آموزی و دانش افزایی نداریم . همیشه یادگیرنده باشیم و خود را در جایگاه فراگیر بدانیم و بدون چشم داشت خدمت کنیم.
افق بافق: به عنوان یک عضو هیئت علمی چه انتظاری از مسئولین دارید؟
از مسئولین در سطح خرد(شهرستان) انتظار می رود که اساتید را بشناسند؛ با دانشگاه تعامل و رفت و آمد حضوری داشته باشند از نزدیک با آنها گفتگو کنند. در محافل مختلف علمی ، آموزشی و فرهنگی که در شهر برگزار می شود از اساتید دانشگاه دعوت بعمل آورند و از نظرات و راهکارهای سازنده ، منطقی و راهگشای آنها در جهت حل معضلات و آسیب های اجتماعی استفاده کنند. متاسفانه اعضای هیئت علمی دانشگاه به حاشیه رانده شده اند.
در سطح کلان از مسئولین وزارت علوم انتظار می رود زمینه تعامل و ارتباط هرچه بیشتر بین دانشگاههای بزرگ و کوچک فراهم شود. راه ارتقاء و پیشرفت را بر اساتید هموار کنند ؛ بوروکراسی اداری و قوانین دست و پاگیر را کاهش دهند ، در جهت تقویت روحیه و حفظ شان اساتید و معرفی آنان به جامعه تلاش بیشتری صورت گیرد. دانشگاهها نشاط و سرزندگی خود را از دست داده اند آن را به دانشگاه بازگردانیم.
افق بافق؟ صحبت پایانی؟
برای یک فرد دانشگاهی یعنی کسی که از زمان کودکی تا زمانی که در قید حیات است تحصیل و علم آموزی دارد؛( هرچند که خستگی و فشار کار ذهنی و فکری در مواردی از کار جسمی مضاعف تر است)؛ هیچ چیزی لذت بخش تر از مشاهده پیشرفت علمی و اجتماعی فراگیران و دانشجویانش نیست که در نهایت به افزایش جمعیت باسواد آن حوزه، منطقه و شهر منجر می شود . چه دیگران او را بها بدهند چه ندهند. ما مجموعه دانشگاهی سعی داریم به مسئولیت و وظیفه ای که در وزارت علوم برای ما تعریف شده به نحو احسن عمل نموده و هر روز آماده تر از قبل باشیم. هر آنچه را که در توان داریم در جهت دانش افزایی و تربیت نیروی مورد نیاز جامعه ی خود مخصوصا نظام آموزشی به کار گرفته تا فارغ التحصیلان دانشگاه بعنوان بازخورد کارامد و اثربخش مجددا به نظام آموزشی برگردند .
خدا به ما توفیق بدهد همانند شهید مطهری مد ظله العالی و سایر شهدای حریم علم و دانش، خوب فکر کنیم، خوب بیان کنیم و خوب دنبال کنیم.
محمد حسین تشکری