“آقاتقی” امروز عصا در دست به سمت بازار می رفت تا برای شب عید آجیل خریداری کند، در راه به “ممل” رسید. ممل گفت: آقاتقی به بازار نروید که قیمت های پسته و نخود و کشمش صد کرور افزایش یافته است و خیال ندارد تا قیمت ها شکسته شود . آقاتقی گفت: چاره چیست؟ کودکان منتظر عید هستند تا علاوه بر جست و خیز از فندق و پسته سفره عید هم نوش جان کنند. ممل که خورجین خرش را تکان می داد، ادامه داد، سال پیش حداقل می توانستم نصف و نیمه در خورجین ازمیوه و سبزی . آجیل بگذارم ولی امسال اصلا، همین قدری که جلو مهمان ها آبرو داری کنم.
آقاتقی گفت: چاره چیست! باید به بازار رفت و به اندازه خریداری کنیم، در غیر اینصورت کودکان حسرت به دل خواهند بود و به دل ما نا شادی می آورند.
خداوند تبارک و تعالی به نظر لطف و رحمت بر بندگان خود نگاه کند و فکر و درایتی بهتر به کارگزاران آبادی مرحمت کند تا زندگی مردم به خوبی اداره شود!