واقعیت آن است که تفکر انتقادی بیش از هر چه باید در مدارس پرورش و شکوفا شود. ما پدر مادرها باید بتوانیم زمینه تفکر انتقادی را در بچه هایمان مهیا کنیم.انجمن فلسفی اروپا برای پرورش تفکر انتقادی در کودکان توصیههایی دارد که بسیار کاربردی و نتیجهبخش است؛ اگر که آنها را با آگاهی و شناخت و به گونهای مؤثر به کار گیریم:
زودتر دست به کار شوید:
هر چند ممکن است کودکان خردسال برای فرا گیری دروس زندگی در قالب منطق رسمی آمادگی کافی نداشته باشند، اما شما می توانید روند ساده نتیجهگیری را به آنها آموزش دهید. تنها لازم است با فرزندتان گفت و گوهای رفت و برگشتی انجام دهید.
برای مثال اگر مایل به شرکت در برنامهای خاص یا پوشیدن لباس منتخب شما نیست، از او بخواهید دلایل خود را برایتان توضیح دهد.با این تمرین کودک به مرور زمان میآموزد که علاوه بر ریشهیابی نتیجهگیریهای خود، علل ذکر شده توسط دیگران را هم ارزیابی کند. پس به او فرصت تصمیمگیری بدهید و درهنگام تصمیم گیری، اجازه دهید به اندازه کافی فکر کند، دلایلش را بگوید و کاری را که درست میداند عملی کند. به جای او تصمیم نگیرید فقط راهنماییهای لازم را به او بدهید و خطرات و هشدارهای لازم را بگویید.
تعصب و اجبار به خرج ندهید:
آموزش تفکر انتقادی نیازمند ارائه یک سری دستور العمل های مشخص به کودکان و ملزم ساختن آنها با پیروی از این متدها است. اما باید مراقب باشید که در این حیطه هیچ گونه رفتار تعصب آمیز و یا توام با اجبار از خود نشان ندهید. اگر کاری را از کودک خود میخواهید، همیشه دلیل آن را نیز شرح دهید.
کودکان را به پرسش تشویق کنید:
پرسش اساس تفکر انتقادی است. پرسشگری توانمندی ذهنی کودکان را افزایش میدهد و یادگیری را برای آنها مفرح و مهیج می کند. از طریق پرسش کردن، کودکان نقش فعال بیشتری در تفکر نقادانه و استدلال پیدا میکنند. پس:
کودکان را به پرسش کردن و پرسشهای بیشترتشوبق کنید؛
از کودکان پرسشهایی بپرسید که میدانید جوابشان را میدانند. اجازه دهید آنها احساس کنند که خودشان جواب را یافتهاند؛فضای یادگیری را برای ایده های که آنها می دهند باز بگذارید. اجازه دهید تا آن ها از تجربه ایده های جدید راحت باشند و از خطا کردن، نترسند؛ جواب اشتباه را به عنوان یک فرصت یادگیری تلقی کنید. هرگز کودک خود را به خاطر جواب اشتباه سرزنش نکنید؛
همواره به پرسشها کودکانتان با اشتیاق پاسخ دهید؛
به یاد داشته باشید پرسشهایی که با “چه”، “کدام”، “کجا” پرسیده میشوند، حافظه را تحریک میکنند و پرسشهایی که با “چرا”، “چطور” و “چگونه” همراهند، تفکر را تحریک می کنند. پس در سوال از کودکان از چرا، چطور و چگونه بیشتر استفاده کنید.
از فرزندتان بخواهید که توضیحات و راه حلهای جایگزین را نیز در نظر بگیرد:
بسیاری از مشکلات پیچیده تر از تصور ما هستند و به همین علت ممکن است نیازمند بیش از یک راه حل باشند. اگر کودکان بتوانند راه حلهای مختلفی را برای یک موضوع واحد در ذهن خود طراحی کنند، تفکر منعطفتری برای حل مسائل خواهند داشت.
در مورد تعصب و تبعیض صحبت کنید:
حتی کودکان ۶ ساله نیز به خوبی میتوانند درک کنند که احساسات و انگیزههای انسانی بر قضاوتهای ما تاثیر میگذارند. به آنها بگویید و نشان دهید که تعصب و تبعیض عوامل مخربی هستند که میتوانند از به دست آمدن نتیجه مطلوب و مورد انتظار جلوگیری کنند. تعصب و تبعیض را با مثال های ساده به آنها بیاموزید.
از کودکان بخواهید تا افکارشان را بلند بیان کنند:
بیان کردن افکار و ایده هایی که بچه ها در ذهن دارند باعث می شود تا آنها روش فکر کردن و نحوه یادگیری آنها را بهتر بفهمید و در ضمن اعتماد به نفس بیشتری در بیان افکار و عقاید خود پیدا کنند.
به عقاید کودکان احترام بگذارید:
اجازه دهید بچه ها عقاید و نظر خود را داشته باشند. این شاید یکی از زیربناییترین و در عین حال مشکلترین بخش آزاداندیشی و مهیا شدن بستری برای تفکر انتقادی است. در واقع زمانی که کودکان شما در منزل تجربه داشتن عقاید و نظراتی متفاوت با والدین و پذیرش آن از سوی والدین را تجربه میکنند به گونهای زیربنایی پذیرش عقاید مخالف و نظرات متفاوت دیگران را در خود نهادینه کردهاند. پس آنها عقاید خودشان را داشته باشند حتی اگر با عقاید شما متفاوت یا مخالف باشد و به نظراتشان احترام بگذارید و اگر قرار است با آن مخالفت کنید حتما با استدلال همراه باشد.