17 مردادماه، روز خبرنگار؛ روزی که در تقویم جمهوری اسلامی با شهید شدن مهدی صارمی، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی در سال 1377 بدست گروه متحجر و پلید طالبان در افغانستان رقم خورد. خبرنگاران بنا بر آنچه که وظیفه ذاتی آنان است دارای مسئولیت های هستند که کارشان از حساسیت خاصی برخوردار است.
یک رسانه برای به ثمر نشاندن رسالت خود، به آزادی و امنیت نیاز دارد و این آزادی و امنیت در حیطه مسئولیت آنان باید توسط مسئولین به رسمیت شناخته شده و تامین گردد؛ چرا که نقش خبرنگاران و رسانه ها در رسیدن به اهداف نظام بسیار با اهمیت و ارزشمند است و نباید از آن غفلت کرد.
امروزه رسانه استقلال می خواهد و یک خبرنگار باید بداند که نباید خود را وابسته به یک گروه یا جناح و یا یک فرد کند؛ زیرا خبرنگاران حلقه اتصال مردم با مسئولین هستند و به درستی می توانند، معضلات و مشکلات و حتی کمبود و یا نارسایی جامعه و اجتماع را از راه انتشار اخبار انعکاس بدهند. این که گاهی در نشست های مطبوعاتی یک مسئولی می گوید: این خبر را خبرنگاران بدانند؛ ولی در رسانه هایشان منعکس نکنند! حرف منطقی نیست! چه لزومی دارد که خبرنگار بداند و مردم در جریان نباشند؛ مگر خبرنگار سنگ صبور مسئولان هست که مسئولی می گوید: این حرف را در همین جلسه می زنم و فقط جهت اطلاع خودتان باشد و در رسانه هایتان منعکس نکنید! به نظر می رسد این تفاوت از آنجایی ناشی می شود که مسئولی تصور می کند خبرنگار یک کارمند اداری و حقوق بگیر آن نهاد یا اداره هست! در حالی که خبرنگار حلقه ای است مابین مسئولین و مردم!
از این که بگذریم مطبوعات نقشی اساسی و کلیدی در فرهنگ سازی، آموزش و آگاهی رسانی به جامعه و اجتماع دارند و ارتقاء سطح آگاهی و اطلاعات جامعه محصول تلاش آنان است. امروزه پدیده بلاگرها رقیبی برای خبرنگاران محسوب می شود! بلاگرهایی که صرفا با تولید محتوا سعی دارند تا جذب بیشتر دنبال کننده داشته باشند. همین موضوع را ما در نشریات زرد داشتیم! نشریاتی که فقط دنبال فروش بودند و با گزینش اخبار و حوادث و یا موضوعات جنجالی سعی در کسب منافع بودند. امروزه برخی از بلاگرها هم همین روش را دنبال می کنند تا جایی که حتی دوربین موبایل خود را تا درون قبر هم همراه با میت می برند و یا در صحنه های حوادث وارد می شوند و لحظات دلخراش را به تصویر می کشند که قلب هر جنبده ایی را می لرزاند و باعث جراحت بیشتر خانواده ها و بازماندگان آنان می شود.
موضوع دیگر انتقاد کردن حق رسانه ها است و رسانه ها باید انتقاد کنند تا در جامعه شفاف سازی صورت گیرد؛ ولی نباید این انتقاد به دار انتقام مبدل بشود. انتقام آفت یک رسانه است و خط قرمزی است که استقلال و هویت یک رسانه را تحت شعاع خود قرار می دهد.
مساله دیگر منقبت گویی و ستایش برخی رسانه ها از افرادی خاص است که انگار این افراد از جنس مردم نیستند و این مدیران تمامی کارهایشان درست است و انتقاد کردن ولو اندک و کوچک جایز نیست؛ این نیز مخالف با روح آزاد فعالیت آزادانه رسانه است.
امید است که روزی حوزه مطبوعات و رسانه به عنوان یکی از ارکان و پایه های دموکراسی در کشور جایگاه خود را پیدا کند. برای حصول به این نتیجه راهی جزء تغییر و پالایش قوانین و ساز و کار آن نیست! باید مشکلات سر راه خبرنگاران از بین برود و یا به حداقل خود برسد تا این قشر به فعالیت آزادنه رسانه ای و نشر اخبار و اطلاعات در راستای تنویر افکار عمومی بپردازد.