به گزارش پایگاه خبری افق بافق، شهادت از برترين واژه هاي فرهنگ اسلامي و از مقدّس ترين مفاهيم معارف الهي است. شهادت اوج کمال انسان است، آنگاه که انسان تمام هستي خود را يکجا نثار معبود ميکند و قطرة وجودش به درياي بيکران هستي مطلق مي پيوندد. هر شهید سپیدهای است که در افق آسمانها طلوع میکند و پیامآور صبح میشود. شهادت شهید به طور یقین بسیار پرارزشتر و مؤثرتر از حیات اوست. در این شماره از هفته نامه افق کویر، خبرنگار ما به سراغ خانواده شهید والامقام” حسن بابایی” رفته و با برادر شهید گفتگویی انجام داده که در ادامه خواهید خواند:
برادرم دفاع از میهن را بر خود واجب می دانست
رضا بابایی برادرشهید حسن بابایی گفت: برادرم در ۱۲ اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۸ در روستای کوشک بافق دیده به جهان گشود، پدرم باباعلي، كارگر معدن و مادرم فاطمه خانم، خانه دار بود،برادرم دوران کودکی و نوجوانی خود را در روستای کوشک سپری نمود و به منظور فراگیری علوم قرآنی و دینی ، پس از گذراندن دوره راهنمایی جهت ادامه تحصیل وارد حوزه علمیه امام(ره) در یزد شد، با توجه به علاقه شدیدی که به اهل بیت؛ بویژه آقا ابا عبدا… الحسین(ع) داشت، دفاع از میهن را برخود واجب می دانست، در اوایل تیر ماه ۱۳۶۴به عنوان بسیجی به جبهه های حق علیه باطل اعزام گردید.
تأکید شهید والامقام به حفظ حجاب و پیروی از ولایت فقیه
برادر شهید بابایی در بیان ویژگی های شهید والامقام عنوان نمود: برادر شهیدم بسیار خوش اخلاق و مردمی بود و علاقه زیادی به امام و شهادت داشت، همواره به منظور حضور در نماز جماعت و برگزاری مراسمات مذهبی، دعای کمیل، ندبه و .. اهتمام می وزید و خود مداح اهل بیت (ع) بوده و به ذکر مصائب اهل بیت می پرداخت؛ هم چنین به حفظ حجاب و پیروی از ولایت فقیه تاکید زیادی داشت و در بخش هایی از وصیت نامه شهید به این موضوعات توصیه شده است.
برادرم شور و شوق شهادت در سر داشت
رضا بابایی تصریح نمود: برادرم به ورزش فوتبال علاقه زیادی داشت و در تمرینات ورزشی شرکت می نمود.
برادر شهید عنوان کرد: به یاد دارم آخرین باری که برادرم حسن به مرخصی آمد بسیار ناراحت بود که چرا جبهه را رها نموده و به مرخصی آمده است و به اطرافیان نیز توصیه داشت به منظور دفاع از اسلام در جبهه حضور یابند.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا تصور می نمودید که برادرتان به فیض شهادت نائل آید پاسخ داد: بله ، چون بیشتر جوانان و رزمندگان که به جبهه ها اعزام می شدند، شوق شهادت داشتند و ایشان هم شور و شوق شهادت در سر داشت و به آرزوی دیرینه اش دست یافت.
کار در راه رضای خدا سختی ندارد
وی در بیان خاطره ای از شهید والامقام عنوان نمود: به یاد دارم به همراه برادر شهیدم، در جبهه حضور داشتیم، هوای دی ماه بسیار سرد و استخوان سوز بود،برادرم برای آموزش آبی و خاکی می بایست داخل آب می شد، از برادرم سوال نمودم آیا وارد شدن در آب سرد برایت آزاردهنده نیست؟ برادرم پاسخ داد: کار در راه رضای خدا سختی ندارد.
رضا بابایی گفت: زمانی که خبر شهادت برادرم را آوردند در جبهه حضور داشتم، وی۲۱ بهمن ماه ۱۳۶۴ به منظور شرکت در عملیات والفجر ۸ به جزیره ام الرصاص در عراق اعزام شد و در همان عملیات به فیض شهادت نائل آمد. پیکر مطهر برادرم در منطقه ماند و در شمار شهدای مفقود الجسد قرار گرفت تا ۱۰سال بعد توسط کمیته جستوجوی مفقودین کشف شد و در سال ۱۳۷۴پیکر برادرم به وطن بازگشت و در بهشت الحسین روستای کوشک به خاک سپرده شد.
وی در پاسخ به این پرسش که رسیدگی به خانواده شهدا از سوی بنیاد شهید و امور ایثارگران چگونه است پاسخ داد: از بنیاد شهید و امور ایثارگران که به خانواده شهدا رسیدگی می کنند و دغدغه حل مشکلات مردم را دارند، تشکر می نمایم.
چند سطری از وصیت نامه شهید حسن بابایی
بار دیگر اسلام عزیز در معرض تهاجم کفار، که قصد دارند قدرت لایزال الهی را خاموش کنند، قرار می گیرد اسلامی که در دوران های متعدد مورد تهاجم بوده و هست و خواهد بود. ابر جنایتکاران که فقط و فقط چشم طمع به مال و منال دنیا دوخته اند اندیشه شان را در گودال های گودی که خود مهیا کرده، حبس کرده اند.
اسلام عزیزی که از هابیل زمان در این دنیای فناپذیر اوج گرفته و از قابیل همان زمان مورد تجاوز جنایت قرار گرفته از نسل های گذشته مردان غیوری بوده اند که با قابیل زمان به مقابله برخاستند و آنها را به آتش قهر خداوند گرفتار ساختند. هابیل های قرن هم بنا به وعده خداوند مورد بوته آزمایش الهی قرار گرفته اند.
اندیشه های فطری خود را پروبال دهید و آن را در انتهای دورادور به پرواز دراورید و به کلام خداوندی پیام انبیا و مرسولین بنگرید؛ ورق های تاریخ را بخوانید و درس عبرت بگیرید.
حکیمه السادات میرمحمدی