به گزارش پایگاه خبری افق بافق، مدرسه مکانی است که دانش آموز برای نخستین بار تعاملات اجتماعی را در آن تجربه می کند و رفتارهای فردی خود را که گاهی برخاسته از مشکلات خانوادگی اش است در مدرسه بروز می دهد. بنابراین وجود مشاوره در تمام مقاطع تحصیلی و توجه به اهمیت آن به خصوص در دوران ابتدایی در فرهنگ سازی استفاده از مشاوره بسیار ضروری است. به گفته کارشناسان روان شناسی ۳۲ درصددانش آموزان از نوعی مشکل اجتماعی و روانی رنج می برند که می توان با ارائه آموزش های لازم و فراهم کردن امکانات، آن ها رابه سمت بهره گیری از مشاوران مدارس و مراکز مشاوره سوق داد تا در آینده دچار مشکلات کمتری شوند و از آسیب های اجتماعی در امان بمانند. در این شماره از هفته نامه به گفتگو با«طیبه جمالی» عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور بافق و دانش آموخته رشته روانشناسی کودکان استثنایی پرداخته که در ادامه خواهید خواند:
افق بافق) مشاوره چیست و فرد در چه موقعی باید به مشاور رجوع کند؟
مشاوره یک رابطه تخصصی بین مراجع و مشاور است که در جهت کمک به حل مشکلات شکل می گیرد. مشاور با داشتن مهارت ها و صلاحیت های علمی و حرفه ای تلاش می کند تا محیطی سرشار از تفاهم و همدلی فراهم آورد تا مراجع بتواند با احساس آرامش و امنیت مسائل و مشکلات خود را صادقانه و فارغ از هر گونه ترس و نگرانی مطرح کند. همچنین در این رابطه انسانی و تخصصی، مراجع در جهت خودشناسی و تصمیم گیری مناسب هدایت می شود. افراد به دلایل مختلفی می توانند از خدمات مشاوره ای بهره مند شوند: هنگامی که در زندگی با یک بحرانی مواجه می شوند که به تنهایی قادر به مدیریت آن نیستند( فقدان عزیزان، حوادث دلهره آور و …)، در زمان بروز علائم و نشانه های بیماری روانی، در هنگام بروز نوسانات خلقی و پریشانی عاطفی، یا وقتی که در مواجه با مشکلات از راهبردهای مقابله ای غیر سازنده استفاده می کنیم و به نتیجه نمی رسیم، در زمان بروز مشکلات مربوط به روابط بین فردی و یا اختلال در عملکردهای مهم زندگی و …
آموزش مهارت های زندگی به ارتقاء سطح سلامت روان و کیفیت زندگی افراد کمک می کند. بنابراین برنامه های آموزشی باید به رشد همه جانبه استعدادها و توانایی های کودکان توجه کنند. دستیابی به موفقیت فردی و اجتماعی به یادگیری چیزهایی بیش از مطالب مدرسه نیاز دارند. بر اساس دیدگاه سازمان جهانی بهداشت، ده مهارت ضروری زندگی برای تقویت رشد عاطفی کودکان وجود دارد:خودآگاهی، همدلی، تفکر انتقادی، تفکر خلاق، تصمیم گیری، حل مسئله، ارتباط موثر، مدیریت استرس، روابط بین فردی و مدیریت هیجانات. این مهارتها به توانایی کودک برای مواجهه موثر و سازنده با تغییرات و ناکامیهای زندگی روزمره کمک میکنند. علاوه بر این، آنها بر تقویت سلامت روان و شکل گیری شخصیت کودک نیز تاثیر بسیار زیادی دارند. بهعبارت دیگر، آنها مثل یک ضربهگیر، از تاثیر منفی چالشهای روزمره بر روحوروان کودک محافظت و موجبات رشد و پیشرفت او را فراهم میکنند. آموزش این مهارتها باید از دوران پیش از دبستان آغاز شود و سپس در دبستان، دبیرستان و دانشگاه ادامه پیدا کند و در تمام دوران بزرگسالی بهصورت مداوم بازآموزی شود. متأسفانه به دلیل ناآگاهی پدر و مادرها از اصول مهارت های زندگی و اهمیت ندادن جامعه به این جنبهی مهم آموزشی، این مهارتها بهموقع به بچهها آموزش داده نشده و در وجودشان نهادینه نمیشود و فرصت یادگیری آسان آن بهراحتی از دست میرود و جبران آن نیز بسیار دشوار خواهد بود. بنابراین والدین از طريق شرکت دادن بچه ها در انجام فعالیت های شخصی شان در کسب این مهارت ها نقش دارند. همچنین بهتر است در کتاب های درسی نیز آموزش مهارت های زندگی مورد توجه قرار گیرد. انجام بازی های فردی و گروهی و ساخت برنامه های جذاب توسط رسانه های گروهی می تواند به یادگیری مهارتهای زندگی کمک کند.
افق بافق) چه میزان باید به مشاوره کودک و نوجوان اهمیت داد؟
توجه به مشکلات و اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان امری ضروری و غیر قابل انکار است؛ چرا که نگرانی ها و مشکلات دوران کودکی و نوجوانی اگر درمان نشود، ممکن است در بزرگسالی هم ادامه یابد. کمبودهای عاطفی و روانی در مراحل کودکی و نوجوانی می تواند موجب بروز مشکلات جدی در آینده شود و ارتباطات فرد و عملکرد او را در زمینه های مهم زندگی تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین توجه به سلامت روان کودکان و نوجوانان و استفاده از خدمات مشاوره در این زمینه از اهمیت زیادی برخودار است. همچنین کسب مهارت های خاصی می تواند منجر به تعامل موثرتر ما با فرزندان شود؛ مراجعه به درمانگر و مشاوره کودک و نوجوان این مهارت ها را به ما می آموزد.
افق بافق) توصیه شما به والدین چیست؟
مهمترین نقش والدین در خانواده تربیت فرزندان هست. برای ایفای درست هر نقش نیاز به شناخت، آموزش و کسب مهارت داریم. بنابراین والدین قبل از تولد فرزندان و بعد از آن می بایست شناخت کافی نسبت به مراحل رشد و نیازهای عاطفی و روانی کودکان در هر مرحله داشته باشند تا بتوانند تعامل بهتری با فرزندان برقرار کنند و از مهارت لازم جهت تربیت صحیح فرزندان خود برخوردار باشند. همچنین بر اساس دیدگاه یادگیری اجتماعی، کودکان بسیاری از رفتارها را از طریق مشاهده و تقلید از دیگران می آموزند. بنابراین والدین در خانواده الگوی بچه ها بوده و می بایست مراقبت لازم را در مورد گفتار و رفتار خود داشته باشند. والدین با کودک خود دوست بوده و ارتباط نزدیک و صمیمانه را با وی داشته باشند. از یک سبک تربیتی مقتدرانه استفاده کنند .والدین در تربیت فرزندان با یکدیگر تفاهم و توافق نظر داشته باشند. فضای امن عاطفی را در خانواده برای رشد مناسب فرزندان فراهم کنند.. والدین با یکدیگر رفتاری همراه با احترام متقابل، تفاهم و همدلی داشته باشند تا تاثیر مثبت این الگوی ارتباطی در تربیت فرزندان نیز دیده شود
افق بافق) جنبه ی درمانی مشاوره چه زمانی نیاز می باشد و ضرورت آن چیست؟
ما میتوانیم درباره هر چیزی که در حال تجربه آن هستیم، در صورتی که تأثیر منفی بر روی احساسات و روان ما دارد، با یک مشاور صحبت کنیم. درمان اصولی مشکلات مربوط به سلامت روان، میتواند در بسیاری از زمینهها زندگی ما را بهبود بخشیده و در جنبه های احساسی، اجتماعی، شغلی و حرفه ای، زندگی را ارتقاء داده و حتی به ما کمک کند که به لحاظ جسمانی، بدنی سالم تر داشته باشیم. طیف وسیعی از مسائل شخصی، خانوادگی، فرزند پروری، تحصیلی و شغلی در جلسات مشاوره حل میشوند.
افق بافق) چه زمانی به درمان دارویی نیز نیاز می باشد؟
بر اساس رویکرد زیستی، علت بروز اختلالات روانی، عوامل جسمانی، بدعملکردی سیستم عصبی، اختلال در کار هورمون ها و انتقال دهنده های عصبی و عدم تعادل شیمیایی مغز می باشد که با مصرف دارو تا حدودی وضعیت بهبود می یابد. بنابراین در درمان اختلالات روانی بنا بر تشخیص روانپزشک نیاز به کنترل و رفع علائم از طریق مصرف دارو می باشد. گاهی ما در چنان شرایط بههمریختهای قرار داریم که ذهنمان به تنهایی نمیتواند راهحلهای سالم را به کار گیرد. در چنین مواردی، داروها بهطور موقت تجویز میشوند و در کنار سایر روشهای درمانی کمک میکنند تا روند بهبود سرعت و سهولت بیشتری پیدا کند و از درمان نتیجۀ بهتری بگیریم. البته دارودرمانی در دراز مدت اثر پایداری ندارد؛ به همین جهت پیشنهاد می شود در کنار مصرف داروها از سایر تکنیک های درمانی روانشناختی هم استفاده شود. ضمن اینکه مصرف این داروها می تواند با عوارض جانبی مختلفی نیز همراه باشد.
افق بافق) نظر شما در مورد معضل طلاق در جامعه چیست و چه راهکاری به منظور کاهش آمار طلاق در جامعه پیشنهاد می دهید؟
در حال حاضر علل مهم طلاق در جامعه ضعف مهارت های ارتباطی در زوجین، درگیری زیاد در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی، ازدواج زودهنگام، عدم بلوغ عاطفی و اجتماعی، خیانت زناشويي، عدم بهره مندی از آموزش های قبل از ازدواج و … می باشد. بنابراین جهت کاهش میزان طلاق می توان به راهکارهایی؛ از جمله آموزش مهارتهای زندگی و سواد اجتماعی، افزایش میزان گفتگو در خانواده، گذشت و بردباري زوجین، برگزاری جلسات مشاوره قبل از ازدواج و کارگاههای آموزش مهارتهای زندگی، نهادینه کردن فرهنگ مراجعه به مراکز مشاوره و … اشاره کرد.
حکیمه السادات میرمحمدی