با بالا رفتن نرخ دلار، اجناس هم گران و گران تر می شود. در این میان سودهای سرشاری نصیب سوداگران و دلالان بازار ارز و طلا می شود، سودهایی که یک شبه به دست می آید و بسیاری از زندگی ها را دگرگون می کند. این یک روی سکه بوده و روی دیگر آن تأثیر این ارز در زندگی مردم می باشد.
هر مقدار که دلار گران تر می شود، محصولات و مواد مرتبط با این ارز هم گران و کمیاب میشود.
چرا این مسئله پیش می آید مشکل چیست؟چه اراده ای باید تا این معضل را حل کند؟ نقش تحریم ها در این میان چیست؟ مدیریت اداری کشور چه تصمیمی در این خصوص خواهد گرفت؟ و در نهایت قانون گذاران در مجلس شورای اسلامی و نیز دستگاه های نظارتی و بازرسی چه واکنشی خواهند داشت؟ این مسایل ورد زبان مردم است که چرا تصمیم گیرندگان کشور در این خصوص چاره اندیشی نمی کنند؟
شکی نیست که بالا رفتن این ارز اثرات نامطلوبی بر اقتصاد می گذارد و آن هم کاهش قدرت خرید مردم و از همه مهم تر آشفتگی بازار اقتصاد! بدین گونه که فروشندگان تمایلی به فروش اجناس خود ندارند، به این بهانه که اگر کالای خود را نگه دارند با بالا رفتن قیمت ها سود بیشتری عایدشان خواهد شد. این مسئله موجب از رونق افتادن بازار معاملات گردیده و چه بسا اینکه اگر مدیران و مسئولین جلوی افزایش بی رویه نرخ دلار را نگیرند، هرج و مرج و آشفتگی به بازار و اقتصاد راه پیدا خواهد کرد.
به نظر می رسد مدیران اداری کشور بیش از پیش باید هوشیار باشند و اوضاع را به خوبی کنترل کنند؛ در غیر اینصورت جامعه به دو قطب تبدیل می شود:
اول) افرادی که بالا رفتن قیمت دلار در میان آن ها تاثیری نخواهد داشت و به عبارتی دیگر خوشحال از اینکه با بالا رفتن این نرخ سرمایه آن ها نیز افزایش خواهد یافت.
دوم) افراد متوسط جامعه که این اتفاق نامیمون؛ یعنی صعود نرخ دلار موجب فقیر تر شدن آن ها خواهد شد. هر مقدار دلار سیر صعودی در پیش گیرد زندگی بر آن ها هم سخت و سخت تر خواهد شد و این مسئله به کرات در شرع مبین اسلام نهی شده است. به گونه ای که در احادیث نبوی آمده است: کادالفقر ان یکون کفرا؛ یعنی فقر و کفر نزدیک به هم است.
پایان سخن اینکه همگان می دانیم بالا رفتن نرخ دلار شاید بی ارتباط به تحریم ها نباشد؛ اما آنچه که واضح است مدیران ستادی کشور به طور قطع و یقین می توانند سدی جلوی این افزایش بشوند.