به گزارش پایگاه خبری افق بافق، روز چهارشنبه دوم خرداد ماه 1403 پایتخت حال و هوای دیگری داشت. از همان ساعات آغازین صبح، پایتخت مملو از حضور پرشور مردمی بود که از سراسر کشور برای شرکت در مراسم وداع با رئیس جمهور شهید و هیئت همراه در میدان انقلاب حضور به هم رسانده بودند. تشییع باشکوه شهدای خدمت ازسوی مردم ایران، این داغ جانسوز را به حماسهای کمنظیر تبدیل کرد؛ حماسهای که از یکسو تبلور قدرشناسی ملت ایران بود و ازسوی دیگر جلوههای نابی از پیوند ناگسستنی مردم و نظام را به جهانیان نشان داد.مردم قدر شناس شهرستان بافق نیز تلاش نمودند خود را به قافله عشق برسانند. در این شماره از هفته نامه با تنی چند از همشهریان بافقی که در مراسم حضور یافته بودند به گفتگو نشستیم تا توانسته باشیم لحظاتی از این حماسه ماندگار را به رشته تحریر درآوریم:
حضور حماسی مردم در مراسم وداع وصف ناشدنی بود
«طیبه رحیمی» گفت: سه شنبه اول خردادماه،2اتوبوس از برادران و یک اتوبوس از خواهران بافقی برای حضور در مراسم تشییع به تهران اعزام شدند . شروع حرکت ساعت 8 شب بود و هفت ونیم صبح در مرقد امام خمینی(ره) در تهران توقف داشتیم، برای ادامه مسیر به سمت میدان انقلاب، سوار بر مترو شدیم، مترو مملو از حضور مردمی بود که برای شرکت در مراسم وداع با رئیس جمهور شهید، خود را به میدان انقلاب می رساندند. با هر بار توقف در ایستگاه های مترو بر شلوغی جمعیت افزوده می شد؛ به دلیل انبوهی و ازدحام جمعیت، مترو در جایگاه تالار شهر توقف نمود، عزاداری مردم از داخل مترو آغاز شده بود، مردم با شعارهای حماسی«این همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده»، «رئیسی شهادتت مبارک» از خدمات رئیس جمهور شهید تشکر نموده و این حادثه تلخ را به محضر امام زمان(عج) و امام خامنه ای(مدضله العالی) تسلیت می گفتند. بعد از پیاده شدن در ایستگاه تالار شهر و چند ساعتی پیاده روی به میدان انقلاب رسیدیم، ازدحام جمعیت به قدری زیاد بود که امکان پیش روی بیشتر وجود نداشت، با حضور امام خامنه ای( مدظله العالی) نماز اقامه شد
مراسم در امنیت کامل برگزار شد
وی در ادامه افزود: گوشه گوشه مراسم مملو از حضور خبرنگاران داخلی و خارجی بود که برای پوشش دادن مراسم حضور یافته بودند و امنیتی که برقرار بود و در فواصل نزدیک به هم، ماشین های آمبولانس و پلیس تلاش می نمودند تا امنیت مراسم را تامین نمایند و بیش تر از همه خود مردم همراه بودند
کشتی مدعیان دروغین به گل نشسته بود
وی تصریح نمود: لحظات قابل وصف نبود، برای بنده که برای اولین بار در چنین مراسم پر شوری شرکت کرده بودم حضور پر شور و حماسی مردم برایم مایه شگفتی بود، مردم در سوگ رئیس جمهور شهیدشان چه اشکها که ریختند و چه شعارها که سر دادند، بسیاری از جا ماندگان در خواب غفلت، بیدار شده بودند، چه زحماتی که رئیس جمهور شهید برای این انقلاب کشید، ای کاش کسانی که ادعا می نمودند، حضور حماسی مردم در برهه های حساس انقلاب، ادعایی دروغین بیش نیست، دوم خرداد ماه 1403در صحنه حضور داشتند و با چشم خود حضور جوانان در تیپ ها و شخصیت های مختلف را نظاره گر بودند؛ که پای ولایت فقیه و رهبر و انقلاب خود ایستاده اند و شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل را فریاد می زنند، کشتی مدعیان دروغین که اذعان می داشتند کشور ایران در حال فروپاشی است و مردم ایران به نظام و انقلابشان پایبند نیستند به گل نشسته بود، ای دشمنان کشور ایران بیایید عظمت ملت ایران را بنگرید! به جرات میگویم: حتی یک نفر از 98درصد مردمی که در 12 فروردین ماه سال 1358 به جمهوری اسلامی ایران رای آری دادند کم نشده بلکه به آن افزوده شده است.
رحیمی ادامه داد: در ازدحام جمعیت مادری را دیدم که با کالسکه فرزندش در مراسم حضور یافته بود، پیرمردی که در دستان لرزان خود قران به دست داشت و آیاتی از قران را زمزمه می نمود؛ که مملکت ایران در این 45 سال دست خوش چه حوادثی بوده است و به مدد قران این انقلاب شکوهمند را به دستان حضرت مهدی(عج) می سپاریم.
داغ شهادت حاج قاسم بار دیگر تازه شد
«میرحسینی»در بیان مشاهدات خود از مراسم وداع رئیس جمهور شهید، گفت: همبستگی و اتحاد مردم وصف نشدنی بود و این موج جمعیت بود که مارا با خود میبرد . خیل عظیم مردم از گوشه گوشه ایران عزیز از ترک و لر و کرد و بلوچ در مراسم حضور داشتند. حضور مردم پیر و جوان نمیشناخت از نوزاد شیرخواره در آغوش مادر تا پیرمرد و پیرزن سوار بر ویلچر یا عصا به دست در مراسم شرکت نموده بودند، غم و ماتم تهران را فرا گرفته بود، داغ شهادت حاج قاسم بار دیگر تازه شد، گویی ملت ایران پدر از دست داده بود.
حزن و اندوه درون مردم دیده می شد
«محمدی» گفت: عملکرد متروها بسیار عالی بود و در کمتر از یک دقیقه مسافران را جابجا می نمود و همه مردم به موقع به نماز رسیدند و امام خامنه ای (مدظله العالی) فرمودند هر کجا که ایستاده اید می توانید ذکرها را بگویید؛ حزن و اندوه درون مردم دیده می شد.
دست ها را زنجیر کرده بودند
وی در ادامه بیان کرد: امنیت بر قرار بود و همچنین مردان برای حفظ حریم بین جنس مخالف دست در دست هم گره می زدند و دست ها را زنجیر کرده بودند تا حریم بانوان و آقایان حفظ شود.
وی افزود: برای جلوگیری از گرمازدگی برنامه ریزی شده بود و با افشانه کردن آب درون سیل جمعیت مانع گرمازدگی می شدند و افراد به خوبی مردم را راهنمایی می نموده و همچنین مردم نیز خود به یکدیگر کمک می کردند و همه چیز عالی و حساب شده بود.
حدیث عباسی