خواستم از تو بنویسم
اما واژه ها سردر گم
از ذهن مُشوَّشم
فرار می کنند
قلم بر جوهر دل می زنم
تا نقشی از عشق
برایت حکاکی کنم
دیوار دلم
فرو می ریزد
از درس های زلزله خیزت
توآموختی به من
الفبای زیستن را
تو دریا دریا آرامشی
و سبد سبدستاره
بگذار تمام جهان
به پایت نشسته بماند
چگونه ترسیمت کنم
ای عشق ماندگار
ای چشمه همیشه جوشان
ای معلم
دوستت دارم
بوسه باران باد
دستان همیشه سبزت
صدیقه آ قابابایی
– دلنوشته تقدیم به مادرم اول معلم زندگی و تمام آنان که یک حرف به من آموختند