والی ایالت «یزدجرد» در میان تدابیر شدید امنیتی وارد مجمع منتقدین و نق زنندگان آبادی شد. البته جارچیان و بوقیان چند روز قبلش بو برده بودند که والی خواهد آمد؛ در نتیجه برخی از دلواپسان آبادی از قبل خود را آماده و رگ گردن سیخ تا حرف و خواسته اهالی معدن آباد را رک و پوست کننده، چشم در چشم والی عرضه بدارند.
این گزارش «ممل» بود که به «اقاتقی» عرض کرد. آقاتقی گفت: در مجمع عقلای آبادی دیگر چه خبر بود؟ ممل گفت: همه چی گفته شد؛ الا این که حالا چه کار باید بکنیم؟
آقاتقی گفت: یعنی نقشه راهی گفته نشد و اعلام نگردید؛ یعنی فقط توپ در زمین این مسئول و آن مسئول حاضر یا غایب در جلسه انداخته شد ولاغیر!
ممل گفت: آری! کم و بیش چنین شد!
آقاتقی گفت: معدن آبادی ها در خیلی از مسایل همیشه چوب سادگی خود را می خورند و فکر می کنند هر کس که شد مسئول از همه بهتر می فهمد و خیر و صلاح کارها را بهتر می داند! این است که بیشتر وقت ها اوضاع مساعدی ندارند.