« برای تکمیل بیمارستان جدید بافق 80 میلیارد تومان اعتبار نیاز است که از این مبلغ 50 درصد سهم شهرستان و 50 درصد سهم وزارت بهداشت و درمان و علوم پزشکی است. » اینها گفته های رئیس بیمارستان فعلی بافق است که در شماره 1073 هفته نامه افق کویر، به تاریخ 4 اردبیهشت ماه سالجاری منتشر شد.
قصه پرتکرار این سالیان بیمارستان بافق که هر روز به رنگی دیگر گفته می شود، مانند یک لوح فشرده که فقط یک آهنگ می خواند و آن این است: «امان از پول که اگر پول بود چه ها می شد» و یا این مثل معروف « همه جا پای پول در میان است» هنوز هم ادامه دارد و تا این بیمارستان تمام نشود این حرف و گفته ها ادامه دارد. البته مردم بافق به خوبی یاد دارند برای هر طرح ملی که در بافق می خواست اجراء شود خون را تا به حلق مردمان بافق رسانیدند تا حالت اجرایی به خود گرفت. تاریخ خود گواه هست؛ هر چند در اینجا مجالی نیست تا به آن بپردازیم. برای نمونه چند نمونه از انها آورده می شود که شائبه «یک طرفه به قاضی رفتن» به نگارنده این سطور بافته نشود!
طرح دوبانده شدن جاده یزد- به بافق که بیش از 11 سال به طول کشید (1) و در آخر هم معادن پای کار آمدند تا این جاده دوبانده شد! کاری که همان اول می بایست انجام می شد. معادن منطقه به آسانی زیر بار این مسایل نمی روند؛ زیرا تمایل ندارند تا از انباشت سرمایه آنها کسر بشود و دیدگاه آنان این است که دولت وظیفه دارد تا برای سرمایه گذار که ما باشیم امکانات زیربنایی شامل آب، برق، جاده، گاز و مخابرات آماده کند؛ در مقابل هم شرکت های مسئول نه نمی گویند؛ ولی بهانه می آورند؛ بدین مضمون که ما وظیفه تامین زیرساخت داریم؛اما منابع ما هم محدود هست و چون صنایع معدنی مصرف بالایی دارند؛ در نتیجه بخشی ازهزینه ها را باید بپردازند.
طرح گازرسانی به بافق هم همین ماجرا (2) را داشت و اگر یادتان باشد چند سال موضوع گازرسانی به بافق طول کشید و در نهایت با کمک بخش معادن گازرسانی به پایان آمد. (3) عمده دلیل تاخیر آن این بود که چون صنایع در بافق احتیاج به گاز دارند؛ در نتیجه باید بخشی از هزینه های خط انتقال را عهده دار بشوند.
حال در خصوص بیمارستان بافق هم همین موضوع صدق دارد! این مسئول می رود و آن مسئول می اید، همه می گویند: معادن کمک کند! معادن اعتبار بدهند! آخر کسی نیست به آنها بگوید چرا مجوز ساخت یک بیمارستان به خود معادن نمی دهید؟ به عنوان مثال شرکت سنگ اهن مرکزی بالغ بر 30 هزار نفر را بطور مستقیم یا غیرمستقیم تحت حمایت خود دارد! آیا شایسته کارگران و خانواده های آنان است که برای بهره مندی از خدمات درمانی ساده به بهداری شهرک آهن شهر مراجعه کنند و برای یک نوبت پزشک، ساعت ها درصف انتطار معطل بمانند.
آیا نباید با این حجم سرمایه؛ این شرکت معدنی یک بیمارستانی در خور برای پرسنل و شاغلین خود داشته باشد. حالا که اجازه نمی دهید حداقل خود بخش وزارت بهداشت و درمان آستین همت بالا زده و همکاری کند نه این که بگوید وقتی بیمارستان ساخته شد در تجهیزات آن کمک خواهم کرد؛ «حکایت بزک نمیر بهار میاد کنبذه و خیار میاد»
به نظر می رسد این سیاست ها راه به جایی نخواهد برد و بهتر است تا مسئولین مربوطه هم در بخش معادن و هم در بخش بهداشت و درمان با محوریت فرمانداری به یک دیدگاه واحد و قابل اجراء برسند که بتوان در عمل آن را اجراء کرد نه این که هر روز با افزایش تورم در جامعه؛ بیمارستانی که یک روزی با 8 میلیارد تومان تمام می شد اکنون با 80 میلیارد تومان سر و کار داشته باشد و همچنان «هل من مزید» (4) می خواهد که آیا پول بیشتری هست تا به من بدهید تا تمام بشوم؟
منابع:
(1) ایرنا، دو بانده سازی مسیر یزد- بافق با 2 مصوبه سفر مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری و با پیش بینی اعتباری افزون بر 800 میلیارد ریال در سال 86 آغاز شد.
(2) فارس، آغاز عملیات پروژه گازرسانی به بافق، 1390/9/13
(3) تسنیم، گازرسانی به تمامی شهرهای استان یزد تا پایان امسال، 1393/3/17
(4) آخرین خبر، عبارت “هل من مزید؟” برای افراد حریص و آزمند به کار می رود که هر چه به دست آورند باز آتش طمع آنها فرو نمی نشیند .این عبارت که در لغت به معنای “آیا بیشتر یا زیادتی هست ؟” از سوره ی “ق” قرآن گرفته شده است.