نویسنده ای موفق خواهد بود که باعشق به نوشتن بپردازد

 (ن والقلم و مایسطرون) سوگند به قلم و آنچه می نویسد. چه بسیار سخنانی که بر زبان نمی توان آورد، ولی قلم در سکوت و آرامش به پیش می برد. قلم استاد سخن و جلودار تغییر است. چه تحولاتی که با جنگ و توپ و تفنگ ممکن نیست، ولی قلم، آن را آسان می کند. با قلم است که می توان از تاریخ و افکار پیشینینان خود مطلع شد و افکار خود را برای آیندگان نگه داری نمود. قلم شرح عاشقی و دنیای عاشقان دیروز را نوشته و در آینده هم برای آیندگان شرح خواهد داد. انسان سکوت می کند؛ ولی قلم در حال نوشتن است، چشم پر از اشک می شود و قلم با کمکش می نویسد، در این شماره از هفته نامه، خبرنگار افق کویر به مناسبت 14 تیر ماه، روز قلم با «عالیه نقیب الذاکرین» یکی از نویسندگان موفق بافقی به گفتگو پرداخته که ماحصل آن را در ادامه خواهید خواند:

افق بافق: لطفا خودتان را برای خوانندگان وزین هفته نامه افق کویر از زبان خود معرفی نمایید؟
به نام خداوند جان و خرد، درود بر شما و خوانندگان خوب تنها نشریه فعال و موفق شهرمان هفته نامه افق کویر«عالیه نقیب الذاکرین» هستم شهره به «مهرگان بافقی»

افق بافق: در چه رشته ای تحصیل کرده اید؟
بنده تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی در رشته «مدیریت و برنامه ریزی فرهنگی» به اتمام رسانده و در ادامه در رشته «مطالعات فرهنگی و رسانه»، تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه یزد به اتمام رساندم.
پدرم از کودکی برایم کتاب و «کیهان بچه ها» می خرید.

افق بافق: از سوابق کاریتان برای خوانندگان افق کویر بفرمایید؟
بنده در سمت کارشناس اموربین الملل روابط عمومی شرکت سنگ آهن مرکزی، فعالیت دارم و در کنار انجام امور اداری و پرداختن به امورات خانه داری، به نویسندگی و پژوهش نیز می پردازم. در مورد گذشته ام باید بگویم از زمانی که به یاد دارم بافق بوده ام و زادگاهم بافق است، پدر من شادروان «حاج شیخ حسن» از روحانیون بافق بود، پدربزرگ ایشان «ابراهیم بیگ»، به شاعری و نویسندگی شهره بود، وی در کودکی همراه خانواده خود از سبزوار به بافق عزیمت نمود و در اینجا ماندگار شد. پدرم از کودکی برایم کتاب و «کیهان بچه ها» می خرید و از زبان دایی ام که به «رضا پهلوان» معروف بود، قصه های شاهنامه را می شنیدم و با جان و دل به تاریخ و فرهنگ ایران علاقه مند می شدم، پدر هیچ گاه خواسته ها و فکر و اندیشه خود را به من تحمیل نکرد و مرا در اندیشه خود و انتخاب کتاب و راهم آزاد گذاشت و نخستین کتابم را با تلاش و کوشش به چاپ رساند. جای بسی تاسف است سال ۹۸ پدرو مادرم را در فاصله ۱۲ روز از دست دادم، دو بزرگواری که همیشه مدافع و پشتیبان من در زمینه نویسندگی بودند.

افق بافق: به نظر شما با این هزینه های چاپ و نشر و گرایش خوانندگان به محتوای مجازی راه برون شد از این مسایل را در چه می بینید؟
طبیعی است که با گسترش فضای مجازی و استفاده از هوش مصنوعی کشش به خواندن داستان های مجازی بیشتر شود، هر چند هیچ چیز مانند کتاب کاغذی نمی شود، لذتی که در لمس کتاب جدید و خوانش هست در فضای مجازی نیست، کتاب نه چشم را آسیب می زند نه صدمه دیگری به انسان می زند علاوه بر آنکه به درستی و فنی بودن نوشته بیشتر می توان اعتماد کرد. داستان هایی که در فضای مجازی می خوانیم حقیقی نیست؛ چون بیشتر کلمه ها و جمله ها توسط «رایانگارها» از متن کم می شود، سلیقه را در متن به کار می برند، بدون اجازه نویسندگان آثار آنها را در فضای مجازی گسترش می دهند، از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی انتظار می رود راه حلی برای حل این موضوع داشته باشد و قوانینی جهت ضایع نشدن حق نویسنده وضع کند. شوربختانه آنچه اکنون مورد کم لطفی است مساله فرهنگ و حق نویسندگان است، در دنیای کنونی امروز هیچ کس از کتابفروشی ها حمایت نمی کند آنها برای نجات خود از کتاب‌ها می کاهند و به سمت لوازم التحریر می روند.

افق بافق: تا کنون چه داستان هایی در حوزه کودک و نوجوان و بزرگسال و پژوهش هایی از شما به چاپ رسیده است؟
۱)داستان بلند دلشکسته ها سال ۷۸
۲)دفتر نخست داستان شهریاران ۸۷
۳)داستان اسب سفید( کودکان) سال‌های ۹۰_ ۹۱_۹۳
۴)داستان شاه و وزیر(کودکان) سال‌های ۹۰_ ۹۲_۹۳
۵) معدن تلاش چغارت بافق(تاریخ ۵۰ ساله معدن چغارت) چاپ۱_ ۱۳۹۲و چاپ2-1396
۶) یوز ایرانی۱۳۹۴ درباره یوزپلنگ ایرانی
۷) حیات وحش بافق۱۳۹۹ ( درباره پستانداران پرندگان خزندگان ماهیان و… جانداران حاضر در محیط زیست بافق)
۸) خسرومهر ۱۴۰۳
9) مجموعه داستان های کوتاه در مورد کارکنان سنگ‌آهن بافق در ابتدای تشکیل معدن چغارت و ساخت شهرک خسرومهر.

افق بافق: چرا نویسندگان سراغ موضوعاتی نمی روند که مورد ذائقه آنان باشد؟
پس از چاپ و نشر کتاب، معمولا بازار کتاب مشکلی است که سر راه نویسنده قرار دارد؛ بویژه در شهر کوچکی مثل شهر بافق، مردم ما اهل کتاب نیستند و زمانی که کتابی منتشر می شود تمایل دارند آن را به مجانی دست آورند و بخوانند، گمان نمی کنند نویسنده با چه مشکلاتی نوشته خود را به چاپ رسانده است، البته افرادی هستند که فقط به موضوعات مورد علاقه خود می پردازند، آنان که به دنبال پیشنهاد دیگران در نوشتن می روند، بیشتر به فکر تجارت و چاپ شدن اثر و ثبت نامشان روی کتاب هستند، آنان تعهد اخلاقی به وجدان خود ندارند و نوشته هایشان در گذر زمان نابود می شود، نویسنده ای موفق خواهد بود که باعشق به نوشتن بپردازد.
شرح پریشانی به زودی منتشر می شود.

افق بافق: چگونه شد که به نویسندگی روی آورید؟
زمانی که تصمیم گرفتم بنویسم با خود عهد کردم برای قلم دست گرفتن و درست نوشتن هزینه کنم، سختی را تحمل کنم و برای آنچه در پی آن هستم تلاش کنم، داستان را دوست داشتم و آثار استاد «محمود دولت آبادی» را می خواندم، سال ۸۰ بود که با ایشان تماس گرفته و به دیدارشان رفتم، در کلاسهای داستان نویسی شرکت کردم،در چند دوره آموزشی که در تهران برگزار می شد، شرکت نموده و آموزش های لازم را فرا گرفتم، هر چه به رشته تحریر در می آوردم، برای استاد می فرستادم و وی با گشاده رویی مرا از راهنمایی های خود بهره مند می نمود، تا به امروز که در حال آماده سازی دو کتاب دیگر هستم، همیشه از دیدگاه های استاد در داستان‌هایم استفاده کرده ام،همچنین در تلاشم داستان زندگی وحشی بافقی با نام «شرح پریشانی» را با راهنمایی های استادم، منتشر نمایم، لازم به ذکر است که چندین سال است، برای آموختن زبان پهلوی(دوره باستان) اقدام کرده ام و این کار را زیر نظر دکتر «فریدون جنیدی» و «میرجلال الدین کزازی» از ره دور و فضای مجازی ادامه می دهم. همچنین، در کنار داستان، به کار پژوهشی نیز علاقه مند هستم، در این زمینه از استاد «حسین مسرت» درس ها آموخته ام که جا دارد از این بزرگوار سپاسگزاری نمایم.

افق بافق: ادارات و نهادها چه کمکی به نویسندگان می توانند داشته باشند؟
ادارات و نهادها می توانند تعدادی از کتاب های نویسندگان را خریداری کنند و به کارکنان خود هدیه دهند ولی اینکه توقع داشته باشیم هزینه چاپ کتاب نویسنده را تامین نمایند، درخواست درستی نیست، چون آنچه نوشته اند بدون بررسی و نظرکارشناسی چاپ می شود.
هنرمندانی هستند که تا متنی نوشتند، برای هزینه های انتشار، به روابط عمومی سنگ آهن مراجعه و درخواست هزینه چاپ می کنند؛که این امر نمی تواند صحیح باشد، داستان یا هر متنی بعد از نوشتن باید به ناشر معتبر سپرده شود؛ تا آنان متن را به کارشناس خود بدهند و بررسی کنند آیا متن قابل نشر هست یا خیر.

افق بافق: صحبت پایانی
از دکتر «محمد حسین تشکری» مدیر مسئول و کارکنان هفته نامه خوب افق کویر تشکر و قدردانی می نمایم.
برای این نویسنده پر تلاش و سایر عزیزان که قلم در راه ترویج معارف بشری و الهی می زنند آرزوی موفقیت و تندرستی داریم.

حکیمه السادات میرمحمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا