نامه پیشکسوت وکالت مرحوم بهمن کشاورز به شخصی که در رشته حقوق درس می خواند.
دوست عزیزم!
پس از سلام نامه شما را دریافت کردم از محبت شما ممنونم. از دچار شدن به روزمرگی و فراموش کردن مطالعه و تحقیق بپرهیزید که برای حقوقدان چنین حالتی به معنی «آغاز پایان »است.
پیشنهاد می کنم از هم اکنون خود را برای شرکت در آزمون ورودی کانون وکلا که در مهرماه انجام خواهد شد آماده بفرمایید، چون حقوقدان در نهایت امر یا قاضی باید باشد و یا وکیل سایر اشتغالات نظیر تدریس و تألیف و تحقیق در جوار این دو شغل اصلی قابل قبول است زیرا حقوق زنده و واقعی هر جامعه (صرف نظر از حسن و قبح قوت و ضعف آن) در دادگستری در جریان است و در احکام و قرارهای دادگاهها و دادخواست ها و لوایح منعکس میشود. در عین حال توصیه این است که خود را برای کنکور فوق لیسانس هم آماده بفرمایید. ممکن است در دوره فوق لیسانس و دکترا چیزی به شما اضافه نشود اما گذراندن این دوره ها این فایده را خواهد داشت که از یک سو شاید با روش درست تحقیق آشنا شوید و از دیگر سو و به ضرس قاطع به این نتیجه برسید که «خبری نیست» به هر حال سلامتی و موفقیت شما را آرزومندم با تقدیم درود و احترام ارادتمند بهمن کشاورز
گردآوری از کتاب قضا و مزاح استاد فقید بهمن کشاورز
۱__شیر فروشی که در حال مرگ بود به پسرانش میگفت من تکلیف همه چیز را روشن کردم اما در مورد شیر باید چیزی را به شما تاکید کنم شما مرا همواره در حال ریختن آب در شیر دیده اید اما باید به یاد داشته باشید باید آنچه می فروشید به هر حال رنگ شیر باشد
۲__یکی از روسای شهربانی در گذشته دور این نامه را دریافت کرده بود مردی که در همسایگی کلانتری شما ساکن است جاعل اسکناس است اینجانب گاوصندوق او را باز کردم و فقط مقدار خیلی زیادی اسکناس جعلی در آن یافتم حال خود دانید ،امضا دزد
تحقیقات بعدی صحت این اعلام جرم را ثابت کرد و جاعل دستگیر شد .
۳__صاحب کارخانه برای تسریع کارها دستور داد تابلو «کار امروز را به فردا میفکن »را همه جا در کارخانه نصب کنند همکارانش نتیجه را پرسیدند با افسوس گفت هیچ خیلی زود تحصیلدار شرکت با ده میلیون تومان و مدیر امور مالی با ۹۰ میلیون تومان فرار کردند.
۴__اثبات اینکه در موقع قتل جای دیگری بوده ای به تو کمک زیادی میکند
سوال از متهم:در ساعتی که این مرد کشته شد کسی شما را دیده است؟
متهم: خوشبختانه نه
۵__وراث با بیقراری منتظر قرائت وصیت نامه پدرشان بودند
وصی پاکت را باز کرد و وقتی آن را خواند بخنده افتاد و گفت :
پدر شما همه ثروتش را به سکه های طلا تبدیل و در جایی در کویر لوت خاک کرده است و برای هر یک از شما یک بیل گذاشته است.
۶_گفته میشود جیببری در مصر شغلی باستانی است ۰
در زمان عروسی ملک فاروق رئیس جیب برهای مصر در روزنامه آگهی داد و به جیببرها دستور داد در مدت برگزاری جشن های عروسی ملک فاروق از جیب بری خودداری کنند ،جیب بران هم اطاعت کردند.
۷_خانمی که به سرقت روسری از یک فروشگاه بزرگ متهم شده بود میگفت: روسری را برای امتحان سر کردم اما آنقدر نازک و سبک بود که یادم رفت از سرم برش دارم و در حالی که هنوز روی سرم بود میخواستم از فروشگاه خارج شوم.
۸_وکیل در هنگام دفاع : موکل من فقط مقدار کمی پول برای خرید نان و رفع گرسنگی دزدیده است دلیل صحت ادعا اینکه در همان اتاق وسط کتاب جیبی دومیلیون تومان پول بوده اما موکل مطلقأ به آن دست نزده است …. وکیل خطاب به موکل چرا گریه می کنی؟موکل (در حال گریه )از این ناراحتم که متوجه آن دو میلیون تومان نشدم.
۹_قاضی انگلیسی که به قساوت قلب مشهور و در عین حال اهل ادبیات هم بود ، پس از آنکه هیئت منصفه متهم به قتل را گناهکار اعلام کرد .
قاضی خطاب به او گفت روز یکشنبه آینده در ساعت ۵ صبح آفتاب طلوع خواهد کرد و اشعه زرینش را در سراسر دشت سبز خواهد گسترد و با طلوع آفتاب پرندگان به ترنم در خواهند آمد و از شاخی به شاخه ای دیگر خواهند پرید و همه موجودات زنده حرکتشان را آغاز میکنند و بوی نان در نانوایی ها و بوی قهوه در خانه ها می پیچد و مردم برای رفتن به کلیسا آماده میشوند زندگی همه جا در جوش و خروش است و روزی زیبا و پر حرارت آغاز می شود…. اما تو حرامزاده هیچ یک از اینها را نخواهی دید و احساس نخواهی کرد زیرا به حکم من تو در نیمه شب شنبه به دار آویخته خواهی شد.
۹_خواهان پرونده در موقع ورود به دادگاه با خوانده روبرو شد و از خوانده سوال کرد حسن آقا اینها که بیرون ایستاده بودند شهود شما هستند حسن آقا جواب مثبت داد خوانده با تاسف گفت حتماً برنده می شوی چون من از این شهود در چند پرونده استفاده کرده و موفق شده ام.
۱۰_متهم اصرار میکرد وقت دادگاه باید تجدید شود چون دو نفر از شهود احضار شده علیرغم ابلاغ احضاریه در دادگاه حاضر نشده اند در این موقع نگهبان در ورودی به قاضی نزدیک شده و چیزی به ایشان می گوید.
قاضی: اطلاع می دهند که دو شاهد شما هم آمده اند
متهم حیرت زده و بی اختیار می گوید بر پدرشان لعنت قول داده بودند که نیایند.
۱۱_مردی در حال موت بود و به زنش اینچنین وصیت میکرد.
مرد: ماشین را به بهرام بدهید۰
زن :چرا به بیژن ندهیم که به درد کارش می خورد
مرد: عیبی ندارد یک سوم سهام بانکی را به کیومرث بدهید.
زن: چرا به فرهاد ندهیم کیومرث همه را به باد میدهد .
مرد: اشکالی ندارد. جواهراتی را که تو نمیخواهی به مریم بده.
زن: چرا به شبنم ندهم ،مریم جواهر دوست ندارد.
مرد با عصبانیت در بستر نیم خیز شده و فریاد میزند خانم چه کسی دارد می میرد من یا تو؟
۱۲_برخی موارد عجیب در دادگاهها.
زنی در دادخواست طلاق توضیح داده بود «هرچند شوهرم هرگز عملاً مرا کتک نزده اما طی سالها زندگی مشترک همواره در خانه می چرخد و با مشت به در و دیوار میکوبد و میگوید دلم میخواست به جای این ها تو بودی»
مردی تقاضای طلاق کرده بود چون زنش دندان مصنوعی وی را در مغازه بقالی گرو گذاشته و جنس خریده بود.
خانمی توضیح داده بود همسرش او را به وسیله مرغ زنده ای کتک زده و بعد از آنکه مرغ بیچاره در این ماجرا کشته شده از او خواسته است آن را طبخ کند.
خانمی ضمن تقاضای طلاق توضیح داده بود شوهرش می گوید وقتی تو نیستی احساس بی تابی ، تنهایی ، درهم شکستگی ، کسالت و ناامیدی و غم می کنم ….. و وقتی تو هستی باز هم همین احساس را دارم.
حسام الدین نعیمی بافقی
وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی