مهدیه شریفی مجری شبکه تلویزیونی و رادیو یزد: جامعه نیاز به برنامه های شاد و مفرح دارد

 به گزارش پایگاه خبری افق بافق؛ گفتگویی صمیمی با «مهدیه شریفی» درباره گویندگی در رادیو یزد و اجراهای زیبایش در شبکه یزد و همچنین علاقه اش به این حوزه را خواهیم خواند.

نشان دادن توانایی که ودیعه خداوندی است

افق بافق: از چه سالی وارد رادیو شدید و انگیزه شما از ورود به این عرصه چه بود؟
من مهدیه شریفی، متولد ۱۳۶۷ ، گوینده رادیو و مجری تلویزیون، کار خودم را در عرصه گویندگی در سال ۱۳۹۰ در رادیو یزد آغاز کردم و انگیزه من از ورود به عرصه گویندگی استفاده از توانایی بود که خداوند در وجود من به امانت گذاشته است و اینکه بتوانم با فعالیت در عرصه گویندگی در زمینه رسانه به مردم استان خدمتی کرده باشم.

برنامه های که اثرگذاری بیشتری بر مردم دارد

افق بافق: در شبکه یزد چه برنامه هایی اجرا کرده و نیز چه برنامه هایی داشتید که در ذهن خودتان و مخاطبان ماندگار شده است؟
من برنامه های مختلفی در صداوسیمای مرکز یزد اجرا کردم؛ از جمله برنامه های صبحگاهی نسیم صبح و برنامه های عصرگاهی پنجدری و در عرصه تلویزیون هم سالها اجرای برنامه خانواده ی سیمای مرکز یزد (خونه زندگی) را بر عهده داشتم و ویژه برنامه های مناسبتی مختلف را اجرا کردم. برخی برنامه ها به واسطه ی تاثیرگذاری بیشتری که در جامعه دارند، مخاطب بیشتری را به سمت خود جذب می کنند؛ از جمله برنامه ی نسیم صبح رادیو یزد و برنامه خونه زندگی تلویزیون یزد که برای من بسیار ارزشمند بوده و هستند و فکر می‌کنم که شنوندگان و بینندگان هم از آن استقبال کرده اند. همچنین برنامه ای که در ذهن خودم مان است و خیلی دوستش داشتم ویژه برنامه شب یلدا ۱۴۰۳ بود که به حقیقت خیلی به دلم نشست که بسیار دلنشین و پرمخاطب بود و مورد استقبال واقع شد.

وقتی شنونده ایی مشکلش حل می‌شود بهترین خاطره برای من است

افق بافق: در طول گویندگی در برنامه های مختلف رادیو یزد خاطره ای اگر دارید که برای مخاطبان جالب و شنیدنی است، بفرمایید.
لحظه لحظه ی رادیو پر از خاطره است. خاطره ی بودن با شنوندگانی که ماه نه گاه رادیو تنها همدم آن هاست. وقتی صدایی را می شنویم، وقتی مخاطبی ابراز لطف و شادمانی می کند از شنیدن برنامه، وقتی شنونده ای از اینکه مشکل و دغدغه ی او به واسطه ی یک برنامه رادیویی حل شده و از ما تشکر و قدردانی می کند؛ این بهترین و ارزشمندترین خاطره برای من و همه کسانی است که در عرصه رسانه فعالیت می کنند.

افق بافق: اغلب گویندگان و مجریان صداوسیما، رادیو را پله ترقی خود می‌دانند و به نیکی از آن یاد می کنند، علت این شور و اشتیاق و عاشقانه کارکردن در رادیو چیست؟
رادیو با صفا و صمیمیتی که دارد به عنوان رسانه ای گرم و قابل دسترس در هر جایی، هم برای گویندگان جذاب است هم برای شنوندگانش. رادیو از جنس مردم است و با صمیمیت و سادگی و صداقتی که دارد می تواند بسیار تاثیرگذار هم باشد. به نظر من رادیو چون مادر پرورش دهنده ی یک گوینده است؛ چرا که در رادیو صدای شما ساخته می شود و قدرت اجرای برنامه های مختلف علمی، اجتماعی، تفریحی، عرفانی و ادبی در شما تقویت می شود. در تلویزیون عواملی مانند نور، رنگ، تصویر و دکور به کمک مجری آمده؛ اما در رادیو فقط و فقط ابزار صدا وجود دارد؛ بنابراین گوینده ی رادیو باید از سواد و دانش کافی برخوردار باشد و همین زمینه ی پیشرفت گوینده را فراهم می کند و به اجرای تلویزیونی او کمک می کند.

افق بافق: با توجه به پیشرفت پرسرعت و چشمگیر ابزار ارتباطات جمعی در عصر حاضر، جایگاه و قدرت انتقال پیام در رسانه ای مثل رادیو که اولین و فراگیرترین رسانه جمعی به شمار می رود در بین جامعه و مردم چگونه ارزیابی می کنید و پیشنهادتان برای ارتقای این رسانه قدیمی چیست؟
اول که خوشحالم در عصر رسانه های دیجیتال و فضای مجازی رادیو همچنان شنونده و مخاطب دارد و حتی در استان یزد رادیو مخاطب بیشتری نسبت تلویزیون هم دارد. برای ارتقای این رسانه ی قدیمی و صمیمی علاوه بر تولید و پخش برنامه های تخصصی، نیاز است به سمت برنامه های طنز و اجتماعی و تفریح محور هم برویم، چرا که جامعه نیاز به فضای مفرح و شادی دارد و برنامه سازی رادیو در این زمینه می تواند مخاطبانش را بیشتر کند.

افق بافق: توصیه تان به عنوان یک مجری جوان؛ ولی باتجربه برای علاقمندان و مشتاقانی که قصد ورود به این حرفه و فعالیت در رادیو را دارند، چیست؟
رادیو عرصه ای بسیار برای هنرنمایی است، از برنامه های ادبی و عرفانی گرفته تا تفریحی و طنز و اجتماعی و حتی گفتگومحور و سیاسی، پس گوینده رادیو در کنار تقویت فن بیان و آموزش در این زمینه باید سطح سواد و مطالعه ی خود را هم بالا ببرد و از مسائل روز جامعه مطلع باشد، علم و آگاهی در کنار فن بیان خوب رمز موفقیت یک گوینده است.

افق بافق: تعریف موفقیت از نگاه مهدیه شریفی چیست و شما فکر می کنید که فرد موفقی هستید؟
به نظر من موفقیت یعنی رسیدن به حس رضایت درونی، گاهی ما از خودمان انتظاراتی داریم که حتی اگر برآورده هم بشود، باز آن حس رضایت و خرسندی درونی را در ما ایجاد نمی کند؛ البته‌ که رسیدن به هدف هایی که در زندگی برای خودمان مشخص کرده ایم یکی ازشاخص های موفقیت است؛اما کسب رضایت و خوشحالی درونی و داشتن حال خوب از هر چیزی در زندگی مهم تر است.

افق بافق: آن باوری که در شما از همه قوی تر بود و باعث موفقیت تان در زندگی شد، چیست؟
همیشه باور به اینکه من از پس سختی های زندگی برمی آیم، اینکه چیزی نیست! مرا قوی نگه داشته و به من کمک کرده در شرایط سخت درجا نزنم؛ البته همه ی ما گاهی در زندگی خسته و ناامید می شویم؛ اما باور به اینکه در شرایط مختلف به خودم اعتماد داشته باشم و سعی کنم کارم را درست انجام دهم، در خودم تقویت می کنم.
حالا به چند سوال خودمانی پاسخ دهید:

افق بافق: چندسالتونه؟ لطفا همسرتون را معرفی کنید و بفرمایید با مشغله زیاد شما مشکلی ندارن؟ چند فرزند دارید؟
من ۳۶ سالم هست و همسرم آقای حمید رضیه متولد ۱۳۶۱ هستند و یک پسر دارم به اسم محمدطاها که الان ۹ سالشه، البته همسرم همیشه پشتیبان و همراه من بودند و تاجایی که ممکن بوده شرایط را برای کار و فعالیت من فراهم کرده اند و من همیشه قدردان ایشان هستم.

افق بافق: چه رنگی دوست دارید؟
خانم شریفی با لبخند ملیحی که همیشه بر لب دارد جواب میده رنگ صورتی

افق بافق: چه طعمی را دوست دارید و به نظرتون دنیا چه بویی میده؟
خانم شریفی در مورد سوالات میگه من را بردید به دوران بچگیم، خیلی وقته که علائق و ذائقه ام را فراموش کرده بودم و اکنون دوران بچگی هام یادآوری شد که داد می زدیم من فلان چیزو دوست دارم و از بابا و مامانمون خواهش می کردیم برامون فلان شیرینی را بخرن و پاسخ میده طعم و بوی شیرینی

افق بافق: چه غذایی را بیشتر دوست دارید؟ قورمه سبزی
افق بافق: و چه میوه ای؟
انبه و گیلاس
افق بافق: اگر همین الان بیان بهتون بگن شما میتونید برید سفر کربلا و فقط می تونید یک نفر را همراه خودتون ببرید، چه کسی را انتخاب می‌کنید؟
پدرم را به همراه خودم می برم چون ایشون چندساله که بیمار هستند و به خاطر بیماری توفیق زیارت آقا امام حسین (ع) را از دست دادن.
افق بافق: به نظرتون قراره دنیا در ۱۰۰ سال آینده چطوری بشه؟
به نظر من دنیا در صدسال آینده ترکیبی از صفر و یک خواهد بود، صفر و یک های دیجیتال که دنیای ما را به رنگ سیاه و سفید کنارهم می‌سازند؛ البته امیدوارم این صفر و یک به رنگی شدن دنیای ما کمک کنند.
افق بافق: سفر به کدام کشور را بیشتر دوست دارید؟‌
همه کشورهای دنیا پر از جاذبه و دیدنی است؛ اما من سفر به کشور فرانسه را دوست دارم.
افق بافق: چه چیزی باعث خنده از ته دل شما میشه و خوشحالتون می کنه؟
شادی و خوشحالی فرزندم، عمیقا منو خوشحال می کند.
افق بافق:اگر غول چراغ جادو داشته باشید که ۳تا از آرزوهاتون را برآورده می کند آن آرزوها چه خواهند بود؟
سه تا آرزو؛ اول سلامتی خودم و خانواده ام تا هروقت زنده ام سلامت باشیم و بیمار نشیم و بعد رسیدن به هدفهایی که برای آنها تلاش کردم.
افق بافق: اگر خواسته باشید اسمتون را عوض کنید، چه نامی برای خودتون انتخاب می کنید؟
من همیشه از شادی خوشم می آمد.
افق بافق: بهترین هدیه ای که گرفتید از کی بوده و چی بوده؟
یک کتاب شعر بود که از دوستی هدیه گرفتم که باعث علاقمند شدن من به شعر و ادبیات شد.
افق بافق: اگر امروز ۱میلیارد تومان جایزه برنده بشوید، اولین کاری که باهاش می کنید چی هست؟
به سفر می روم، سفر به جاهایی که پر از زیبایی و شگفتی است و دیدنش کامل شدن به تجربه و جهان بینی من کمک می کند.
افق بافق: در پایان مصاحبه هم از خانم شریفی خواستیم که یک فال حافظ بگیرند و برای افق کویری ها بخوانند که غزل شماره 189 دیوان حافظ آمد که تقدیمتون می کنیم:
طایر دولت اگر باز گذاری بکند
یار بازآید و با وصل قراری بکند
دیده را دستگه در و گهر گرچه نماند
بخورد خونی و تدبیر نثاری بکند
دوش گفتم بکند لعل لبش چاره من
هاتف غیب ندا داد که آری بکند
کس نیارد بر او دم زند از قصه ما
مگرش باد صبا گوش گذاری بکند
داده‌ام باز نظر را به تذروی پرواز
بازخواند مگرش نقش و شکاری بکند
شهر خالیست ز عشاق بود کز طرفی
مردی از خویش برون آید و کاری بکند
کو کریمی که ز بزم طربش غمزده‌ای
جرعه‌ای درکشد و دفع خماری بکند
یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب
بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند
حافظا گر نروی از در او هم روزی
گذری بر سرت از گوشه کناری بکند

محمد حسین تشکری