هفته قوه قضاییه را پشت سر گذاشتیم و کم و بیش درباره امر خطیر قضاوت شنیده ایم. در این سرمقاله قصد داریم تا در حد بضاعت، مقداری درباره ویژگیهای قاضی بنویسیم؛ قضاتی که در دستگاه عریض و طویل قوه قضاییه مشغول به کار هستند. در ابتداء از کلام حضرت علی(علیه السلام) شاهد مثال می آوریم. آن حضرت در نامه53 به «مالک اشتر» در تبیین صفات قاضی، می فرمایند: «از میان رعایای خود برترین فرد را برای قضاوت برگزین؛ کسی که امور مختلف وی را در تنگنا قرار ندهد، برخورد مخالفان با یکدیگر او را خشمگین نکند، در لغزش هایش پافشاری نکند، وقتی خطایش روشن شد بازگشت به حق کند، نفس او تمایلی به طمع نداشته باشد، در فهم مطالب به تحقیق اندک اکتفا نکند، در شبهات از همه محتاط تر و در تمسک به حجت پافشاری بیشتر کند، در مراجعات مکرر اطراف دعوا کمتر خسته شود، در کشفِ حقیقتِ امور شکیباتر و موقع آشکار شدن حق در انشای حکم از همه قاطع تر باشد و ستایش فراوان، او را مغرور نسازد»
در هر سطری از این نامه، صفات و ویژگیهای قاضی را برشمرده که پرداختن به همه آنها در حوصله این مقاله نمی گنجد؛ اما آنچه که به نظر نگارنده بیشتر مهم است؛ این جمله که« در فهم مطالب به تحقیق اندک اکتفا نکند» این آسیبی است که متاسفانه گاه و بی گاه به گوشش می رسد و این که اگر طرف دعوای فرد یا افرادی، شرکت یا یک نهاد ذی نفوذی باشد؛ قاضی در مخمصه قرار گرفته و به ناچار گردش قلم را به سمتی خواهد برد که به نفع آن شرکت یا نهاد ذی نفوذ باشد. اینجاست که بنیانگذار جمهوری اسلامی می فرمایند:
«من این را کراراً گفتهام، اگر از من توصیه براى کسى آمد، از دفتر من براى کسى توصیه آمد، از کسانى که به من مربوطند توصیه آمد، بزنید به دیوار! قاضى نباید تحت تأثیر کسى باشد. قاضى آزاد است و باید در محیط آزاد عمل بکند. توصیهها را هیچ به آن اعتنا نکنید. اگر یکوقت توصیه بحقى است که خوب، آن وقت شما البته باید توصیه بحق را رسیدگى بکنید. بر فرض که توصیه هم نشود، باید رسیدگى بکنید. اگر خداى نخواسته یک توصیهاى است که ناحق است، هیچ نباید به آن اعتنا کرد. در هر صورت قاضى مستقل است و خودش باید نظر بدهد؛ لکن خدا را شاهد ببیند. این قلمى که دست مىگیرد قلمى است که ممکن است که آبروى یک مُسْلِمى را از بین ببرد؛ و ممکن است احقاق حقى بکند.» (صحیفه امام، ج10، ص272)
حسن ختام این مقاله را زیبنده کنیم به کلام وحی که خداوند در قرآن کریم از همه مومنین خواسته است تا به عدالت عمل کنند و در جهت تقرب به سوی خداوند گواهی به حق داده و ترس و ابایی نداشته باشند که اگر این گواهی به ضرر و زیان آنان باشد و یا حتی طرف مقابلشان انسان فقیر یا ثروتمندی باشد.
درانتهای این آیه، خداوند خواسته است که مومنین از هواهای نفسانی پیروی نکنند که اگر چنین شد انحراف و تباهی در انتظارشان خواهد بود.
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَىٰ أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ ۚ إِن يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَىٰ بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَىٰ أَن تَعْدِلُوا» اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همواره و هميشه قيام به عدالت كنيد. براى خدا گواهى دهيد، اگر چه به زيان شما، يا پدر و مادر و نزديكانتان بوده باشد![چرا كه] اگر او [كسى كه گواهى شما به زيان اوست] غنى يا فقير باشد، خداوند سزاوارتر است كه از آنان حمايت كند. بنابراين، از هوا و هوس پيروى نكنيد؛ كه منحرف خواهيد شد.( قرآن کریم، سوره نساء آیه 135)
محمدحسین تشکری بافقی
صاحبامتیاز و مدیرمسئول