گلبوسه هات باده ی نابه انگار
کنج لبات جام شرابه انگار
رو پیرهنم بنفشه ی یاد تو
نشسته وغرق گلابه انگار
این دل دیوونه ی من عزیزم
واسه چشات خونه خرابه انگار
فصل بهار شکوفه های لب تو
خزون شد وُ مُهر عذابه انگار
صدای پات دل رو بهم میریزه
همون دلی ، که بی تو خوابه انگار
دنیا بدون اون چشای خمارت
زیبایی هاش عین سرابه انگار
برای رفع عطش نگاهت
بیچاره دل در تب و تابه انگار
رو صفحه ی کبود دلتنگیا
عکس دو تا معشوقه قابه انگار
صدیقه آقابابایی