شمع

از ذوق میلاد نبی گر گنج زیور بشکنم
فارغ ز دنیا ی زبون دریای گوهر بشکنم
مست شراب وصل حق چون اوج گیرم بر فلک
چون زائر قدسی شوم دیوار کشور بشکنم
بر گوش‌جانم میرسد عطر عدالت زآسمان
در عالم سر مستیم پس ظرف عنبر بشکنم
در باورم صادق تویی از بهر او لایق تویی
پس با دو چنگ واقعی بطلان باور بشکنم
این دل بگوید یا نبی ای صادق ای نور نبی
من با تو پیمان بسته ام پیمان دیگر بشکنم
دلداده بر فضل و جمال .دل بسته بر عدل و کمال
دل می کنم از این زوال .زندان دلبر بشکنم
بهر شراب وصل او سرخوش منم از اصل او
چون (شمع) سرخوش می‌شوم تا جام و ساغر بشکنم
اکرم امیدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا