«ممل »گفت: دو هفته ایی است که سارق نابکاری سیم (کابل ) “تلفن خانه” را به سرقت می برد!
«اقاتقی »گفت: جل الخالق! مگر می توان سیم تلفن خانه را بر بالای دار (تیر) برد؟
ممل گفت: آری! سارق یا سارقان بی انصاف مترصد می نشینند و کمین می کنند تا چه وقت سیم ها را وصل می کنند و روزانه یا شبانه دست به کار شده کابل ها را قطع کرده و جالب آن که همانجا آتش می زنند و مس درون آن را با خود حمل کرده و به ثمن بخس می فروشند!
اقاتقی گفت؛ مگر می توان این گونه و با این ترفند سیم ها را جدا کرد و ارتباط چند تا سازمان و تجارتخاته و کارگاههای مولد را قطع کرد!
ممل گفت: اینها که به کنار؛ ارتباط چندتا از مدارس اکابر را نیز قطع کرده و طالبان علم را در تنگنا قرار داده اند.
اقاتفی گفت: حتما داروغه در حال نقشه هست تا خواب آنها را کشیده و همه را کت و کول بسته به محبس بفرستند!
ممل گفت: تاکنون دو یا سه بار این کار پلید توسط سارقان مکرر(تکرار)شده و هر دفعه همین کار را کرده اند!
اقاتقی گفت: باید سزای این دزد نابکار را رسید که به کابلهای تلفن خانه هم رحم نمی کند! نمی توان پای هر داری یک آژان گماشت!
ممل گفت: فعلا که این قصه شده غصه طالبان علم و معرفت!