پلنگ ایرانی
نام علمی: Panthera pardus tulliana
به لحاظ جثه بزرگترین زیرگونه ی پلنگ میباشد،که بومی غرب آسیا است و در فهرست جانوران «در معرض خطر انقراض» IUCN قرار دارد. طبق برآوردی در سال ۲۰۰۵ کمتر از ۱۳۰۰ پلنگ در گسترهای شامل ایران، قفقاز، ترکمنستان، جنوب روسیه، پاکستان و افغانستان زیست میکنند. حداقل ۶۰ تا ۷۰ درصد این جمعیت در داخل مرزهای ایران به سر میبرند. به این ترتیب ایران مهمترین زیستگاه پلنگ ایرانی در غرب آسیا بهشمار میرود. جمعیت پلنگ ایرانی در دهه های اخیر در گستره پراکنش تاریخی خود به شدت کاهش یافت، به گونه ای که این زیرگونه از پلنگ های آسیایی در برخی مناطق ناپدید شده است. ایران با داشتن مناطق وسیعی از زیستگاههای مطلوب برای زیست پلنگ، به عنوان آخرین پایگاه برای پلنگ ایرانی در منطقه شناخته میشود. به این ترتیب چشم امید کشورهای همسایه نیز برای حفاظت از پلنگ ایرانی به ایران است.
همانند شیر و ببر، پلنگ ایرانی نیز اهمیت منحصر به فردی در هنر، تاریخ و ادبیات ایران دارد. نمادسازی این گونه ها در طول قرن ها برای تأکید بر قدرت، هوش و دلاوری شاهان و قهرمانان ملی نشان دهنده اهمیت گربه سانان بزرگ از جمله پلنگ برای جامعه ایرانی است.
ویژگیهای جسمی
اندازهها و رنگ پوشش بدن در مناطق مختلف در گستره ی پراکنش پلنگ در ایران، تفاوت قابل توجهی با یکدیگر دارند ولی عموماً طول بدن آنها بین ۱۱۰ تا ۱۸۰ سانتیمتر و طول دم نیز از ۶۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر متغیر است. ارتفاع بدن این گونه بین ۴۵ تا ۷۰ سانتیمتر و وزن آنها در حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ کیلوگرم در نرها و ۳۰ تا ۸۰ کیلوگرم در مادهها است. دارای جثه ی بزرگ، بدنی عضلانی و قابل انعطاف، سری پهن، دست و پایی کوتاه و پنجههای قوی است. پلنگ نر از ماده بزرگتر بوده و ۳۰ تا ۵۰ درصد سنگینتر است و بزرگترین پلنگهای نر گاهی سه برابر بزرگ تر از پلنگهای ماده به لحاظ جثه میباشند.
سطح بدنش پوشیده از موهای نرم و کوتاه به رنگ کرم نخودی است که در قسمتهای زیرین بدن کمرنگتر میشود و پوشیده از خالهای گرد و توخالی شبیه به گل است.
جمعیت
ایران مهمترین زیستگاه پلنگ در خاورمیانه است و جمعیت مناسب پلنگ در این کشور۵۵۰ تا ۸۵۰ (بر اساس تخمین سال ۲۰۰۲)، امکان بقای گروههای کوچک این جانور در قفقاز، شرق ترکیه و احتمالاً ترکمنستان را از راه مهاجرتهای بینمرزی افزایش میدهد. با این حال تراکم جمعیتی پلنگ در ایران بسیار پایین است.
وضعیت حفاظتی
اصلیترین تهدید پیشروی بقای پلنگ ایرانی جدا شدن زیستگاهها و قطع ارتباط ژنتیکی گروههای مختلف این جانور است که معمولاً به تشکیل گروههای بسیار کوچک منجر شدهاست. بهطوریکه در همه ی قلمرو زیستی این جانور هیچ گروه جمعیتی وجود ندارد که دربرگیرنده ی بیش از ۱۰۰ پلنگ بالغ باشد.
کاهش طعمه بر اثر شکار انسانها، گسترش زیربنایی، مزاحمتهای انسانی و از میان رفتن زیستگاه (شامل چیدن گیاهان و قارچهای خوراکی، ساخت معدن، جادهسازی، جنگلزدایی، آتشسوزی و چرای دام) عواملیست که منجر به تکهتکه شدن زیستگاههای جانور شدهاست. بحران اقتصادی پس از فروپاشی شوروی و کاهش نظارت بر مناطق حفاظتشده باعث شد تا با شکار بیرویه ی جانوران سمدار در آسیای میانه و قفقاز و همچنین فعالیتهای اقتصادی در نواحی محل زندگی پلنگ جمعیت انواع بز کوهی، گوسفند وحشی، مرال و شوکا که طعمههای اصلی پلنگ میباشند، به شدت کاهش پیدا کند و این امر تأثیر منفی بر جمعیت این جانور بگذارد. گراز تنها شکار پلنگ است که جمعیت آن در سالهای اخیر کاهش چندانی نداشتهاست.
شکار مستقیم این جانور ممکن است بهعنوان تروفه (شکار افتخاری)، برای فروش پوست (به ویژه در افغانستان)، تیراندازی برای حفاظت از جانوران خانگی (به ویژه در ایران و ترکمنستان) و کشتن به محض مشاهده (بیشتر در قفقاز و شرق ترکیه) صورت گیرد. این موارد شایع نیست ولی با توجه به جمعیت کوچک این جانور تأثیر قابل توجهی بر ادامه ی حیات گروههای کوچک این جانور دارد. بهویژه در قفقاز که پلنگها در تعدادی ناچیز در مناطقی گسترده پراکندهاند و از بین رفتن حتی یک عدد از آنها ثبات جمعیتی را برهم میزند، به همین دلیل حتی در مناطقی که از نظر شکار غنی هستند، همچون جنوب ارمنستان، تعداد واقعی پلنگها بسیار کمتر از چیزی است که با توجه به تعداد جانوران شکار آن میتوان حدس زد.
در اسفندماه 1394، برنامۀ ملی عملیاتی حفاظت و مدیریت پلنگ ایرانی که در سازمان حفاظت محیط زیست تهیه شد، از سوي معصومه ابتكار معاون رئيس جمهور و رئيس وقت سازمان حفاظت محيط زيست برای اجرا به تمامي واحدهاي مربوطه ابلاغ شد. از سال 1391، بيش از 30 برنامه در سطوح مختلف در راستاي تهيه و تدوين برنامۀ ملی عملیاتی حفاظت و مدیریت پلنگ در ایران با ابلاغ سازمان حفاظت محیط زیست، از طریق مؤسسۀ تخصصی مطالعات پلنگ آسیایی انجام گردید که به طور كلي سطح مشاركتي اجراي مراحل برنامه ريزي، جامع و يكپارچه بودن اين برنامه و مطالعات پیشین و نیازسنجی های انجام شده، از ویژگی های مورد توجه در این برنامه است.
خوراکِ پلنگ
غذای پلنگ با توجه به منطقهای که در آن زندگی میکند متفاوت است. بخش عمده ی رژیم غذایی پلنگ ایرانی از شکار سمداران میانجثه همچون بز کوهی (کل و بز)، انواع گوزن به ویژه مرال، گوسفند وحشی (قوچ و میش)، انواع غزال به ویژه آهوی گواتردار ایرانی و گراز تأمین میشود. در کنار آن از شکارهای کوچکتری نظیر موش، خرگوش و تشی و گوشتخواران کوچکتر مانند روباه و شغال در کنار انواع پرندگان و خزندگان طعمه ی او میگردند. در ایران شکار اصلی این جانور کل و بز است و محل زندگی پلنگ نیز تا حد زیادی با محل زندگی کل و بز همسانی دارد.
رقیبان طبیعی
پلنگ ایرانی شکارچی رأس هرم غذایی ایران بوده و گستردهترین دامنه ی شکار را دارا میباشد. از گوشتخوارانی که با پلنگ در رقابت هستند میتوان به گرگ، خرس قهوهای ، خرس سیاه آسیایی، وشق و کفتار راهراه اشاره کرد. از نظر رقیبان غیرطبیعی هم گاهی شکار سگهای بزرگ گله میشوند.
بیمه ی جامع پلنگ ایرانی
از بین رفتنِ پلنگ به دنبال شکار و استفاده از طعمه ی مسموم، تخریب زیستگاههای این گونه و تصادفات جادهای، سازمان حفاظت محیط زیست را بر آن داشتهاست تا برنامه ی جامع مدیریت و حفاظت پلنگ ایرانی را با بهرهگیری از ظرفیتهای علمی ایرانی تدوین نماید. بیمه پلنگ ایرانی یکی از فصول برنامه ی ملی حفاظت و مدیریت پلنگ ایرانی است که در اواخر سال ۱۳۹۴ توسط ریاست سازمان حفاظت محیط زیست ابلاغ شد.
در تاریخ 04/02/1395، تفاهمنامهای میان سازمان حفاظت محیط زیست و شرکت بیمه ی ما، برای بیمه ی پلنگ ایرانی و خسارات اشخاص ثالث و دام امضا شد؛ بنابراین بیمه ی ما ضمن اینکه حامی پلنگ ایرانی محسوب میشود، حامی بخش آگاهیرسانی با رویکرد حفاظتی نیز هست.
هدف کلی این بیمهنامه شامل ارتقا سطح کیفی حفاظت از زیرگونه در معرض خطر انقراض پلنگ ایرانی در گستره ی وسیع پراکنش آن در کشور از طریق ساماندهی و جبران خسارات وارد شده به اشخاص ثالث و کنترل تعارضات و کاهش تلفات ناشی از فعالیتهای انتقامجویانه افراد و بهبود شرایط حفاظتی در مناطق حادثهخیز همگام با اطلاعرسانی و ترویج فرهنگ حفاظتی، میباشد. موضوعات تحت پوشش بیمه ی جامع پلنگ ایرانی شامل خسارات وارد شده به اشخاص ثالث، خسارات دام و خسارت خود پلنگ است.
مهدیه کرمی
کارشناس منابع طبیعی-محیط زیست