آورده اند که در آبادی هوا بس ناجوانمردانه گرم شد؛ به گونه ایی که اگر تخم مرغ را در ماهیتابه و در آفتاب قرارمی دادی، پخته می شد!
در نتیجه اهل آبادی کمتر آمد و شد داشتند و بیشتر در خانه های خود به سر می بردند! غافل از این که ابزار خنک شدن مردم در آبادی «کولر آبی» بود و کولر آبی هم مصرف آب آن بالا بود! برخی هم تمکن مالی داشتند و یا واهمه ای از پرداخت قبوض گران برق نداشتند؛ کولر گازی می خریدند! اما دایره(اداره) برق به جای اینکه بیاید و تعرفه برق را ارزان تر کند به دلیل نداشتن منابع ملی تمایلی به ارزان کردن برق نداشت!
«ممل» به «آقاتقی» گفت: آقاتقی! چرا تعرفه برق آبادی به مانند برق مناطق گرمسیری اجرا نمی شود؟
آقاتقی گفت: چون اگر محاسبه شود که درآمدشان پایین میآید پس به ناچار تعرفه معمول محاسبه می گردد.
ممل گفت: از این بگذریم آب آبادی که شور است چرا تعرفه آن مانند آب شیرین محاسبه می شود؟ آقاتقی گفت: این هم ریشه در آن دارد که درآمد اداره کم می شود؟
خلاصه! ممل گفت: پس ما بر اساس میزان درآمد این شرکتها و ادارات زندگی می کنیم! آقاتقی گفت: وا… چه عرض کنم!