حضرت علی (علیه السلام) درباره تقسیم ساعات شبانه و روز توصیه می کنند که یک انسان مومن اوقات خود را بدین گونه باید صرف کند؛«قسمتى را صرف مناجات با پروردگارش مى كند و قسمت ديگرى را براى ترميم معاش و كسب و كار زندگى قرار مى دهد و قسمت سوم را براى بهره گيرى از لذات حلال و دلپسند مى گذارد» (لِلْمُؤْمِنِ ثَلاَثُ سَاعَات: فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ، وَ سَاعَةٌ يَرُمُّ مَعَاشَهُ، وَسَاعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَبَيْنَ لَذَّتِها فِيَما يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ). این حدیث را آوردم از آن روی که در نشست معارفه فرماندار بافق از زبان نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی گفته شد« آسیب های اجتماعی در بافق بیداد می کند » و متاسفانه مساله به این مهمی در میان خبرها گم شد و کمتر به آن توجه گردید. محمد رضا صباغیان، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی به صراحت عنوان کرد«موضوع آسیب های اجتماعی، از جمله، اعتیاد، طلاق و سرقت در بافق بیداد میکند» همچنین راهکاری هم توسط وی اعلام شد، آموزش از سوی مسئولین تا بتوان با آموزش همگانی این مشکلات را کاهش داد.
وقتی که این موضوع آسیب های اجتماعی بیان می شود؛ نخستین انگشت اتهام به سمت مسایل اقتصادی می رود که برای چرخاندن چرخ خانواده باید کار کرد و برخی هم معتقد هستند که این مسایل کم و بیش در هر شهر و نقطه ایی وجود دارد و نمی توان مختص یک شهر یا محلی عنوان کرد؛ اما این که گاهی حرفی یا مساله ایی از زبان یک مسئول یا یک نماینده گفته می شود خود جای تامل دارد و نشان دهنده آن است که اتفاقی یا پدیده ایی در حال رخ دادن است یا زنگ خطر آن به صدا در آمده است و نیاز است تا متولیان امور به فکر راه چاره باشند.
شهر بافق شهری مهاجر پذیر شده است! شهری که اقوام متخلف با سلایق و افکاری متفاوت از هم در اینجا مشغول به کار شده اند.آنان شهر و دیار خود را رها کرده و به امید یک زندگی بهتر به این منطقه کویر آمده اند. دغدغه بیشتر آنان امرار معاش است؛ در نتیجه به سراغ بخش معادن رفته اند.کار در معدن برای برخی به یک آرزوی دیرینه تبدیل شده است؛ چرا که می توانند حقوق بالای را بدست بیاورند. کارگری که از صبح تا شب سر کار هست و به نوعی دوشیفت کار می کند تا بتواند خرج و مخارج زندگی خود را تامین کند؛ چگونه خواهد توانست به امورات خانه خود از لحاظ عاطفی و رفتاری بپردازد. این فرد باید زحمت بکشد تا بتواند حداقل امورات زندگی و خانواده خود را به خوبی مدیریت کند.
پر واضح است که برای حل یک مساله به این مهمی کار یک اداره یا ارگان نیست! باید ادارات مختلف و حتی تشکل ها را درگیر کار نمود؛ با تشکیل جلسات منظم و برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت بتوان با این پدیده شوم برخورد کرد.
معمولا در نشست های مختلف که برگزار می شود هر اداره یا ارگانی ضعف خود را متوجه اداره دیگر می کند و آن اداره هم آخرالامر نداشتن بودجه عمومی و دولتی را دلیل می آورد. به هر جهت این خلا همیشه بوده و هست و برای همین است که اراده ایی در حل آن نمی توانیم ببینیم؛ ولی مهمترین دلیلی که به ذهن نگارنده می رسد
امید است که این مشکلات در جامعه روز به کمتر شود و شاهد داشتن جامعه ای باشیم که هر روز آسیب های اجتماعی در حال کمتر شدن باشد؛ بطور حتم توجه به توصیه بزرگان دین و دستورالعمل این بزرگواران، تنها راه نجات از مشکلات است. زندگی بشر خالی از سه عنصر بالا نیست، یعنی توجه به عبادت خداوند، کسب معاش و بهره مندی از لذایذ حلال.