«ممل» گفت: «آقاتقی» آدم در حیرت و سر گردانی می ماند که چگونه در مصرف گاز صرفه جویی کند؟ کدخدا می گوید: گاز کمتر مصرف بکنید تا به همه اهل آبادی برسد! تابستان که می شود باز کدخدا می گوید: در مصرف آب و برق صرفه جویی کنید تا به همه آبادی برسد و قطع نشود! من که پنجاه سال عمر از خدا گرفته ام تا بوده همین بوده عین چرخ گردون همیشه به تابستان و زمستان همین حرف ها را می زند!
آقاتقی آهی کشید و گفت: مشکل این صرفه جویی ها نیست؛ مسئله این است که آبادی ها در حال توسعه و رشد هستند و کدخدا به یادش نیست که هر چقدر جمعیت بیشتر بشود مصرف آب و برق و گاز هم بیشتر می شود!
ممل گفت: الحق و الانصاف همین است.
آقاتقی ادامه داد: صاحب منصبان خودشان در رفاه هستند؛ به جای این که تولیدات را افزایش بدهند می خواهند با همین وضع ناپایدار خود خدمات شان را بیشتر کنند؛ وقتی که بی مایه فطیره هست صرفه جویی اهالی تا کی دوام خواهد آورد.
ممل گفت: پس می فرمایید علاج واقعه قبل از وقوع آن باید کرد نه حرف های همیشه تکراری!