
به گزارش پایگاه خبری افق بافق؛ برخی از کلمات و جملات بار معنایی خاصی دارند؛ از جمله این متن:
«من بچه تفنگ بودم با «سرپر» و «مارتین» با «برندل» و «برنو» من با «کمرشکن» و «پنج تیر پرون» بزرگ شدم. «کل»، «بز»، «قوچ» و «شیشک» برایم تداعی دوران شیرین کودکی بود.کوه و بیابان برایم خاطره همراهی پدر داشت! پدری که از سر رسم و سنت خرافه کهن، اسلحه به دست، کودکی هشت یا نه ساله داد! اندازه قد و قواره خودش! به سبب ناآگاهی هر جنبنده ای را از هستی ساقط می کردم و مورد تشویق نیز قرار می گرفتم.که فقط از شکار و کشتن شنیده بودم؛ ولاغیر..! لازم بود اوضاع عوض شود، برای تغییر شرایط، تغییر را از خودم شروع کردم
بله! من نیز برای فرزندم خریدم تا شکار کند،اما شکار لحظات دوربین، جایگزین اسلحه، شاید الان هم در حال تاوان خطای گذشته خود و اجدادم هستم..! جبران مافات،کمک در تهیه آب و خوراک مخلوقات خداوند. اگر پدران و گذشتگان ما به غلط عملی را انجام داده اند ما مجبور به تکرار و ادامه نیستیم! »
به مناسبت هفته محیط زیست، در این شماره؛ خبرنگار ما مصاحبهای با یکی از علاقمندان به محیط زیست انجام داده است. فردی که جذب گروههای مردم نهاد شد.
” علیرضا نارگانی”53 ساله کارمند شرکت سنگ آهن در این باره گفت: داستان من از آنجا آغاز شد، پدرم شکارچی بود در دوران کودکی ام چندین مرتبه بنده به همراه او به شکار رفتم، وقتی که یک فرد بالغ شدم فهمیدم که شکار حیوانات غلط است.
وی افزود: هرچه سن انسان بالاتر می رود افکار او نیز تغییر می کند، با خودم چند روزی فکر کردم تا تاوان اشتباهات گذشته را پرداخت نمایم، بنابر این پسرم علاقمند به عکاسی حیات وحش شد. از علیرضا نارگانی سوال کردیم:
افق بافق: چگونه به محیط زیست علاقه پیدا کردید؟
با رئیس سابق اداره محیط زیست بافق در سال 1392 آشنا شدم. به خاطر روحیات و اخلاقیات وی جذب آن اداره شدم و او توانست، حدود 15 نفر را بصورت افتخاری جذب محیط زیست کند.
کمک حال محیط زیست درهمه حالی هستیم
افق بافق: چه کارهایی را کمک حال محیط زیست هستید؟
اوایل کار خشکسالی نبود، چشمهها را مرمت و سیمان می نمودیم؛ همین چند سال پیش که بارندگی ها خیلی کم شد منبع آب کار گذاشتیم یا اگر بودجه بود به کمک محیط زیست آب انبارهای زیرزمینی درست میکردیم که هم زمان بارندگی از آب باران پر شود و یا در مواقع غیر باران با تانکر آب انبارها را پر می کردیم تا حیوانات بیابان آب داشته باشند. بعد از آن زمان در سرشماری، گشت، پایش و کنترل هر وقت کاری بود، همکاری میکردیم.
آمارگیری مهم ترین کار تشکلهای مردم نهاد
افق بافق: اگر بخواهیم یک فعالیت خاصی از این گروه 15 نفره نام ببریم، شما از کدام کار آنان نام می برید؟
همان آمارگیری که با کمک ماموران و محیط زیست انجام می شود. در بافق ۱۶۰۰ راس گوسفند شمارش کردیم و به 17 گروه تقسیم شدیم؛ و در ۱۷ مسیر در مساحتی حدود 80 هزار هکتار کار سرشماری گوسفند را در محدوده کوه بافق آغاز نمودیم.
افق بافق: از کجا مشخص بود که دو بار گوسفندان شمارش نمیشدند؟
افرادی که انتخاب میشوند باید کار بلد باشند؛ شما نباید کاری کنید که گوسفندان جابه جا شوند! مسیرها مشخص است که تمام جهات کوه از آن چه گروهی است.
افق بافق:آیا در ساعت خاصی شمارش انجام میشود؟
در یک روز، صبح تا شب، 17 مسیر، ساعت 6 صبح تا 3 عصر؛ در مسیری که مشخص شده است، شروع به شمارش می کنیم.
چرا حیوانی که دنبال آب است آن را می کشند
افق بافق: از خودتان در صورت امکان بفرمایید.
پدر من شکارچی بود و تفنگ درست میکرد و هم تعمیرات آن را نیز بر عهده داشت. از قدیم شکار پرندگان کارش بود؛ ولی الان من خودم مدافع محیط زیست هستم. به هر حال باید انسان یک جایی تغییر کند. سن انسان هر چه بالاتر میرود و به طرف پختگی میرود؛ پرندگان که جمع میشدند، آب بخورند پدرم با شمارش، با تیر میزد؛ جمع میکردیم؛ ولی چون تشنه بودند دوباره پرندگان برای آب تلاش میکردند؛ این صحنه از سن ۸ سالگی در ذهن من مانده است که واقعاً چرا این کار را انجام می داد؟ چه نیازی است حیوانی که تشنه است و برای خوردن آب به برکه می آید، این حیوان را باید شکار کرد!
افق بافق: این انقلاب روحی چه زمانی در شما اتفاق افتاد؟
35 ساله بودم که از کوه بالا میرفتم و با دوربین شکار را تماشا میکردم.
افق بافق: افرادی که دنبال شکار گوسفند و کبک هستند چه پیام و صحبتی با آنان دارید؟
بعضی از قضات وقتی افراد شکارچی را دستگیر می شوند، جریمه آنان این است که مسیر دوردستی را انتخاب میکنند و به آنان می گویند، باید در آن محل یک آبشخوری درست کنند. وقتی مسیر ۷ تا ۸ کیلومتر را با سیمان و آب، آبشخور درست می کنند؛ خودشان میفهمند تامین آب برای این حیوانات بی زبان چقدر هزینه دارد.
آب مهم ترین رمز بقای حیوانات
اگر علوفه وجود نداشته باشد، حیوانات چوب خشک و تر را هم مصرف می کند؛ ولی وقتی آب نیست؛ منطقه را ترک می کند و به دنبال یافتن آب و غذای بهتر می گردد! سال 1396 هشت قلاده یوزپلنگ در مناطق حفاظت شده بافق، تهران، یزد و اصفهان شناسایی شد که تنها جایی که یوزپلنگ دارد، بافق است. هیچ جای دیگر یوزپلنگ وجود ندارد! از آن سال به بعد شمارش نشد! وقتی که شکارچی، گوسفندی را شکار می کند، از غذای پلنگ و گرگ در بیابان کاسته می شود؛ درنتیجه به کوهنورد یا به دامهای اهلی نزدیک روستاها حمله میکند.
شهر ما وضعیت اقتصادی آن خوب است
بعضی از مردم مجبورند برای اینکه گوشت مصرف کنند، شکار این حیوانات را در برنامه غذایی خود قرار دهند. شهر بافق هنوز به آن مرحله نرسیده است که مردم مجبور باشند دنبال گوشت به سمت شکار روی بیاورند؛ عدهای هم هستند که از سر جهالت و تفنن کبک را میپرانند در هوا به آنها شلیک میکنند و میگویند: اگر توانستیم در هوا پرنده را بزنیم؛ شکارچی هستیم! اینکه برخی سوار موتور می شوند و توجه نمی کنند که حیوان بزرگ یا کوچک بوده و یا حتی آبستن است، شلیک می کنند؛ تفنن نیست و نوعی بیماری است.
افق بافق: در پایان اگر صحبتی با مردم و مسئولین دارید، بفرمایید.
سرخ پوستان آمریکایی میگویند« اگر فردی می گوید؛پول از محیط زیست مهم تر است بینی و دهانش را بگیر و بگو پولهای خود را بشمار؛ مطمئنا نمی تواند دوام بیاورد تا پولهایش را بشمارد»
واقعا هوایی که تنفس میکنیم، از همه چیز مهمتر است؛ در کوه که راه میرویم، آشغالهای ریخته شده را می توان جمع کرد و مشکلی ندارد؛ ولی متاسفانه برخی درختان تر و جوان را میشکنند و آتش میزنند. ما در اطراف چشمه های آب درخت میکاریم و یا در فضای دورتر با آب لوله کشی درخت را زنده نگاه می داریم تا بزرگ شود؛ ولی میبینیم درخت تر را شکسته اند تا دفعه بعد که می آیند درخت خشک شده باشد و برای هیزم استفاده کنند. با این کار به محیط زیست ضربه میزنند و تخریب آغاز می شود. به نظرم باید سطح آگاهی و آموزش را در جامعه بالا برد تا نگرش ها تغییر یابد.
محمد حسین تشکری