به گزارش پایگاه خبری افق بافق؛ هر گوشه ای از جهان پهناور هستی را بنگریم با مردمی مواجه خواهیم شد که معتقد به باور هایی منحصر به فرد، عجیب و شاید غیر قابل باور برای عموم، باشند و باید گفت بافقِ عزیز ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و مردمانش پایبند به اعتقاداتی هستند که ریشه در فرهنگ و مذهبشان دارد.
همان باور هایی که متاسفانه امروز، بسیاری از آنان به دست فراموشی سپرده شده اند.
حال قسمت کوچکی از این فرهنگ غنی را برایتان بازگو خواهم کرد:
۱_ آب جوش در شب نباید بر روی زمین ریخته شود زیرا روی سر اجنه خواهد ریخت و آنها فرد را آزار می دهند.
۲_شب به قبرستان نروید زیرا کراهت دارد.
۳–اگر به روستا و یا کوهستان رفتید شب هنگام سنگ پرتاب نکنید چون به سر اجنه برخورد میکند.
۴_اگر فردی در روز شنبه فوت میکرد همراه با او تخم مرغ دفن میکردند تا دچار عذاب الهی نشود.
۵_وقتی خانه را جارو میکردند نباید خاک روبه ها را به در خانه میریختند زیرا در این صورت دچار بد اقبالی میشدند.
۶_برای آنکه کودک چشم زخم نخورد خرمهره بر گردن او می انداختند.
۷_برای آنکه کودک چشم نخورد اسفند را دود کرده و سپس دانه های اسفند که سیاه شده اند را برداشته و بر روی چند نقطه از پیشانی و گونه او میکشیدند.
۸_هر کس شب خواب گندم ببیند صبح غصه میخورد و هر کس شب خواب اسب ببیند صبح به مراد دلش میرسد
۹_هر کس در ماه محرم و مجلس امام حسین (ع) تخمه بخورد مورد غضب خدا قرار میگیرد.
۱۰_وقتی در خانواده ای فرزندی متولد میشد زیر چشم تمامی اعضا خانواده را سرمه میکشیدند؛ و این نشانی بوده است برای فهمیدن تولد نوزادی در خانواده
۱۱_ فرد باید تکه نانی را که بر روی زمین کوچه افتاده بردارد ببوسد و در شکاف دیوار قرار دهد که در غیر این صورت از نعمت الهی محروم میشود.
۱۲_نمک بر روی زمین ریخته شود و فرد به عمد روی آن پا بگذارد چشمش کور میشود.
۱۳_نمک را بر روی سر خانم باردار میریختند و اعتقاد داشتند اگر فرد سرش رو میخاراند فرزندش دختر بود و اگر پشت لبش را میخاراند فرزندش پسر بوده است
۱۴_تعدادی بر درب خانه فرد تازه عروس میرفتند؛ اگر حرفشان به پسر میرسید اولین فرزند آن خانم پسر بود و اگر به دختر میرسید اولین فرزندش دختر
۱۵_اگر مردی زنش میمرد یا زن طلاق میداد و یا عده زنش را نگه میداشت میرفتند درب خانه او و دوای درد خود را از او میپرسیدند.
۱۶_ گوشه روسری خود را در صورت گم کردن وسیله ای گره میزدند و با این کار دست شیطان بسته و گم شده خود را پیدا میکردند.
۱۷_قبل از خواب برای بیدار شدن در ساعت مشخصی به بالشت خود میگفتند ای بالشت تمام گناهانم گردنت اگر مرا در فلان ساعت بیدار نکنی و اعتقاد داشتند آنقدر کفه گناهانشان سنگین است که بالشت حاضر نیست آن را گردن بگیرد.
۱۸_در روز شنبه هر اتفاقی خوب یا بد برای فرد بیفتد مابقی ایام هفته نیز قرار است آن گونه پیش برود و یا اینکه اگر فرد مثلا در روز شنبه به مهمانی، ملاقات بیمار و یا غیره برود تا آخر هفته قرار است آنگونه باشد.
۱۹_اعتقاد به اینکه در روزهای شنبه، یکشنبه، سه شنبه پارچه را نباید برش دهند چون شگون ندارد.
۲۰_هنگام ریختن چای در استکان اگر تفاله بر روی چای بیاید اعتقاد دارند مهمان به خانه خواهد آمد.
۲۱_اعتقاد به اینکه اسکناسی که در روز عید غدیر یا عید نوروز از دست سید به عنوان عیدی میگیرند را نباید خرج کنند و به عنوان برکت مال همیشه کنار مابقی پول هایشان میگذارند.
۲۲_صبح ها بعداز نماز صبح درب خانه شان را آب و جارو می زدند و اسپند هم دود می کردند زیرا اعتقاد داشتند حضرت صاحب الزمان (عج) نمازشان را خوانده اند و دارند از کوچه پس کوچه ها رد میشوند پس باید جایی که گذر میکنند پاکیزه و خوش بو باشد.
۲۳_یا اینکه چهارشنبه به ملاقات بیمار نمی رفتند زیرا برایشان شگون نداشته است.
۲۴_اگر به مهمانی میرفتند یا مهمانی برایشان می آمد و بعد از آن اتفاق بدی برایشان می افتاد می گفتند چشم خورده اند و می رفتن یه چیزی از آن صاحبخانه یا مهمان می گرفتند و اعتقاداتشان این بود اینگونه حالشان خوب میشود.