باغ کاکا

مَتَل در فرهنگ ها به معنی قصه کوتاه، حرف موهوم و مَثل متداول آمده است. همچنین آنرا قصه های موزونی دانسته اند که به زبان عامیانه برای کودکان بازگو شود. این نوع قصه ها در وزنهای متداول شعر عامیانه سروده شده است و به روایت شفاهی تعلق دارد. از این نوع است متل های یکی بود- یکی نبود، اتل، متل، توتوله و …

باغ کاکا
رفتم به باغ کاکا
چیدم انار کاکا
کاکا رسید
سراما برید
خونام رسید به گودالو
گودالو علف کرد
علفا دادم به بزو
بزو به من پسکل داد
پسکلا دادم به باغو
باغو به من گندام داد
گنداما دادم به آسیا
آسیا به من آرت داد
آرتا دادم به تغارو
تغارو به من خمیر داد
خمیرا دادم به تنور
تنور به من نون داد
نونا دادم به نجار
او هفتا کلی باغام داد
در این باغا با کردم هچی نبود
در اون باغا با کردم هچی نبود
در باغ سوما با کردم
یکتا سگی بود، یکتا شغال و یکتا خروس
داشتن پلو می خوردن
گفتن بسم ا… گفتم نوش جون
بعدش رفتم یه لقمه ای برداشتم
دیدم خوشمزس
دوباره رفتم بردارم
خروس نشکام زد
شغال پنگالام کشید
گُرختم
کالام افتید
سگو روش خسبید
گفتم هُچخ برنخاست
گفتم هُچخ برنخاست
رفتم یکتا لویی بلند کردم
زدم تو سرش برخاست
کالاما برداشتم رفتم خونه
قصه ما به سر رسید
کلاغو بخونش نرسید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا