اسیر دوران انقلاب شهید دفاع مقدس

به گزارش پایگاه خبری افق بافق؛ شهدا همچون شهاب شب ظلمانی این دوران هستند که پرده سیاهی ظلمت جهل را می درند و با نور خود امید را به ما القاء می کنند که در این ظلمت ها نوری هم پیدا می شود. ای شهاب های شب شکن بر آسمان دل ما هم گذری کنید وشیاطین آسمان دل مارا برانید. در این شماره از هفته نامه خبرنگاران ما به سراغ خانواده شهید والامقام” حسن کارگران” رفته و با مادر شهید گفتگویی انجام داده است که در ادامه می خوانید:

افق بافق: لطفا خودتان را برای خوانندگان معرفی بفرمایید؟
” فاطمه برزگری” مادر “شهید حسن کارگران” دارای 6 فرزند و شهید فرزند اول خانواده بود.

افق بافق: شهید والا مقام چه سالی به جبهه اعزام شد؟
حسن در دوران کودکی مشغول به تحصیل شد و تا مقطع متوسطه در رشته ادب درس می خواند. او به پدر در کارهای کشاورزی کمک می کرد؛ همچنین فعالیت بسیار زیادی در بسیج داشت و او اعلامیه پخش می کرد چندین مرتبه او را دستگیر و زندانی نمودند؛ سپس در 18 سالگی به عنوان بسیجی به جبهه اعزام شد و سرانجام هجدهم مرداد 1360، با سمت تك ‌تيرانداز در سوسنگرد بر اثر اصابت گلوله به سر، فرزندم به شهادت رسید.

افق بافق : از خصوصیات اخلاقی “حسن ” را شرح دهید؟
پسرم بسیار خوش اخلاق بود و همیشه نماز اول وقت می خواند.

افق بافق: یکی از خاطرات شهید را بیان کنید؟
در یک روز بارانی حسن از مدرسه به خانه آمد. یک لقمه نان در دهانش گذاشت و برای بازی با دوستان خود قصد رفتن به کوچه را داشت به او چندین بار تذکر دادم که نزدیک سیم های برق نشود بعد از چند ساعت یکی از همسایه آمد درب خانه و گفت: حسن را برق گرفته است سراسیمه به داخل کوچه رفته و با صحنه که حسن سیم برق بدون روکش در دست گرفته و او را برق گرفته و در حال خفه شدن است به طرف او دویده و حسن را از برق جدا نموده پسرم رنگ مرده گرفته بود.

افق بافق: آیا شهید والا مقام در زمان جبهه به مرخصی آمده است؟
خیر. چندین بار نامه برای من و پدرش نوشته و ارسال نمود.

افق بافق: چگونه از شهادت شهید با خبر شدید؟
درست به یاد ندارم، اما درب منزل آمدند و گفتند: حسن زخمی شده است و بعد آرام آرام اعلام کردند فرزندم به شهادت رسیده است.

افق بافق: یکی از خواب های شهید والامقام را بیان کنید؟
روزی که پسرم به شهادت رسیده بود خواب دیدم که یک سید به خانه من آمده است.

افق بافق: هم رزم های شهید را نام ببرید؟
از هم رزمان حسن فقط “شهید عمری” و “شهید رایگان” را به یاد می آورم که با یکدیگر بسیار دوست بودند زمانی که شهید عمری به شهادت رسیده بود حسن وصیت کرد که او را نیز در کنار مزار شهید عمری خاکسپاری نمایند و مدتی بعد از شهادت شهید عمری، پسرم نیز به شهادت رسید و در کنار مزار دوستش به خاک سپرده شد.

افق بافق: انتظار شما از مردم چیست؟
از مردم سرزمینم، زنان و دختران خواستارم حجاب خود را رعایت نمایند و خون شهدا را پایمال نکنند.

افق بافق: آیا انتظاری از مسئولین دارید؟
خیر؛ پسرم حتی وقتی که در جایی شاغل شد یک بار هم ذکر نکرد که برادر شهید است

کلامی گوهر بار از شهید حسن کارگران:
من به جبهه رفتم و هدفی جز اسلام ندارم و امیدوارم خداوند اگر مرا لایق شهادت می داند آن را نصیب من کند. چرا که می دانم شهیدان زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند و انسان با شهید شدنش به هدف اصلی خود می رسد.

گزارش: حدیث عباسی_ حدیثه امیریان