اگر اهل مسافرت هستید و برای تفریح به شمال یا جنوب و یا شرق و غرب کشور پهناور ایران سفر می کنید، در طول مسیر به شرکت ها یا مراکزی بر می خورید که به خاطر ویژگی خاص آن منطقه دولت در آنجا سرمایه گذاری کرده است! مثل شرکت، شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی در خوزستان، یا سازمان شیلات و مراکز ساخت کشتی در جنوب و شمال؛ این نبوده که سازمان شیلات در کویر احداث شود یا شرکت های کشاورزی در مناطقی که غیرحاصلخیز است بنیان گذاشته شود. هدف این بوده که در این فضاهای مستعد شرکت هایی، سرمایه گذاری کنند که با توجه به استعداد خود مناطق باشند؛ اما در بافق کمتر به این مسئله توجه شده است. شرکتهای معدنی و پیمانکاری، بزرگ و کوچک مشغول به کار هستند، بالغ بر 12 هزارنفر در بخش های مختلف معدن و راه آهن کار می کنند و بر روی هم یک شهر کارگری داریم؛ اما اداره کار و تعاون و اشتغال که متولی بخش کارگری بافق هست در حد یک اداره معمولی باقی مانده است و تشکیلات اداری و سازمانی آن پاسخ به نیازهای کارگری را آن گونه که باید و شاید نمی دهد و از کمبود نیرو و کارشناس در بدنه خود رنج می برد. این نمونه را هم در بخش درمان بافق شاهد هستیم که با توجه به حوادث ناشی از کار در بخش معادن و بیماریهای مبتلا در این حوزه، مرکز درمانی در خور کارگران در بافق احداث نشده و بسنده به یک درمانگاه معمولی تامین اجتماعی گردیده که آن هم با مشکلات عدیده ایی روبرو است؛ حتی در بخش گردشگری هم این مسئله باقی است و نمایندگی صنایع دستی و گردشگری در بافق تبدیل به اداره نشده است! این مسایل به کرات از سوی رسانه ها اعلام شده و حتی مسئولین نیز واقف به این موضوعات بوده؛ اما چه می شود کرد که نبود یک سند تحول و توسعه در بافق بیش از پیش احساس می شود.
حال چه راه حلی در این بخش پیشنهاد می شود؟ به نظر می رسد برای رسیدن به یک وضعیت پایدار در بافق، نیاز هست تا از متخصصان و صاحب نظران در این خصوص استفاده گردد و دیدگاههای آنان درباره توسعه همه جانبه بافق مد نظر شده و با کمک شورای اسلامی شهر، نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی و فرمانداری این قبیل مسایل تا حصول نتیجه پیگیری شود.