محرم(قسمت اول)

حسین در کربلا نی سر برای ملک شاهی داد
برای حفظ دین جدش سر به فرمان الهی داد
نهنگ کفر آمد کشتی دین را به بلعیدن
برای حفظ آن کشتی ، همه یاران به ماهی داد

عزاداران سید و سالار شهیدان در شهرستان بافق عمدتا در دهه اول محرم همراه با آیین خاصی برگزار می شود و هنوز رنگ و بویی از سنت ها در عزاداری ها دیده می شود گر چه این بخش از فرهنگ هم از تاثیر تکنولوژی و رسوخ سایر فرهنگ ها در امان نمانده و در بعضی از زمینه ها فقط جلوه هایی از آن در اذهان بزرگسالان باقی مانده است و نسل جدید از آنها بی خبرند به عنوان مثال مدت هاست هیئت های جنی، عربی، بنی اسد، قمه زن و درویشان منسوخ شده اند در این فصل به بخش هایی از این مجموعه فرهنگی غنی پرداخته می شود.

هیئت بنی اسد
در تاریخ مضبوط و منقول است که پیکر شهدای کربلا سه روز و سه شب در میان ریگهای داغ کربلا افتاده بود و کسی جرات نمی کرد آنها را دفن کند تا اینکه زنانی از قبیله بنی اسد که در آن حوالی زندگی می کردند در هیئتی ناشناس و در لباس مردان برای تشییع و تدفین شهداء حرکت کردند با این عمل، مردان بنی اسد غیرتی شدند و برای تدفین شهداء حرکت نمودند اما تعدادی از شهداء بی سر بوده قابل شناسایی نبودند، حضرت سجاد(ع) به امر خداوند در صحرای کربلا حاضر و اجساد شهدا را شناسایی و دفن نمودند پس از ان واقعه در تعدادی ازشهرها و بلاد شیعه نشین من جمله بافق همه ساله گروهی از افراد در ظهر عاشورا در قالب هیئتی به نام بنی اسد به عزاداری می پرداختند.
عزاداری عبای سیاه بر تن کرده آستین های خود را بالا می زدند و کمر خود را با شال می بستند و در حالیکه بیل و کلنگ در دست و حصیری همراه داشتند عزاداری و نوحه سرایی می کردند و در پایان بر سر یکی از قبرستان های نزدیک رفته و به طور نمادین شهداء کربلا را دفن می نمودند.
یکی از اشعاری که در نوحه سرایی آنها به زبان عربی خوانده می شد این بیت شعر بود:

یا هُوَ حتی وین چه با جسمت سیاه و بالنده فا
اندر زمین کربلا
بیش ازسی سال از منسوخ شدن این هیئت می گذرد و دیگر کسی بدین شکل و شمایل عزاداری نمی نماید.

هیئت درویشان
تعدادی از همشهریان لباس سفید بر تن، رشمه بر کمر و تبرزین بر دوش در قالب هیئتی بدین نام روز عاشورا به عزاداری می پرداختند.

هیئت عرب های بادیه نشین
جمعی از مردم در شکل و شمایل عربهای بادیه نشین با سرو وضعی نامرتب، لباسهای بلند و عربی و شالی بر کمر که عمدتا از پشم شتر تهیه شده بود به عزاداری می پرداختند و بیشتر برای حضرت علی اصغر امام حسین(ع) نوحه های عربی می خواندند و جوش می زدند. سر دسته هیئت های عربی مرحوم حاج ابوالقاسم یار احمدی بود.
یکی از نوحه های آنها چنین بود:
لَیتَ کم فی یوم عاشورا جَمیعا تَنظرونی
کَیف مِن تقصیر طفل فَعَوَو من الیمونی
یا سیدا ما عربیم یا فاطمه بنت نبی

هیئت جِنیjenni
هیئت دیگری که در بافق راه می افتاد و عزاداری می کرد معروف به هیئت جِنی بود.
در تاریخ داریم که زعفر جنی در روز عاشورا محضر امام حسین(ع) رسید و اجازه خواست با لشکرش به یاری امام بیاید اما اجازه نیافت به همین مناسبت ایام عاشورا عده ای از عزاداران در قالب این هیئت به برگزاری مراسم و آیین خاصی می پرداختند. آنها صورتهای خود را سیاه و چارقد حریر زرد یا قرمز بلندی بر سر و حوله یا پارچه ای دور تا دور بدن خود می بستند به طوری که شناخته نشوند و نوحه سرایی می کردند.
بخش هایی از نوحه های آنها چنین بود:

زعفرا برگرد برو اندر وطن / روز و شب کن ناله و افغان به من
زعفرا بنگر که حالم مضطر است / بر دلم داغ علی اکبر است
ظهر عاشورا عزاداران در نقش اجنه و در میان آنها یک نفر که لباس سفید بر تن، تاج سفید برسر و قمه در دست داشت و بر تخت نشسته بود در نقش زعفر جنی در خیابان ظاهر می شدند.
هیئت جنی را مرحوم حسن درویش، محمد رشید، غلام حسین قاسم زاده، حسین امیرزاده، محمد میرعلمی، حاج خلیل، اکبر بمانی پور و دیگران راه می انداختند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا