خدا خودش مشکلات را حل کند

«ممل» گفت: ای دل غافل! روزگار خوبی نیست! قیمت اجناس لحظه به لحظه شده است! صبح یک قیمت و عصر هم قیمتی دیگر! نمی دانم چرا این چنین می شود! کدخدا که وعده می دهد غم نخورید و امید داشته باشید! تا کارها به سامان برسد! اما من شنیدم که «آمیرزا» انبار خود را پر کرده و یواشکی گفته کجا را دیدید! هنوز گران تر هم خواهد شد.
«آقاتقی» گفت: انشاا… خدا خودش مشکلات را حل کند! منم بی خبر نیستم که حقوق برخی از کارگران کفاف زندگی آنان را نمی دهد!
«ممل» ادامه داد: در قهوه خانه بودم که «مشهدی رجب» می گفت: من که وضعم خوب هست! گاهی در خرج و مخارج عیال و خانواده می مانم و باید قرض کنم تا زندگیم بگذرد!
«آقاتقی» در نهایت گفت: باید صبر کرد و توکل بر خدا تا امورات به سامان برسد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا